چهارشنبه، 26 شهریور 1404 - 11:00

گردشگری سلامت در ایران: از رؤیا تا واقعیت

گزارشی تحلیلی و چالشی درباره گردشگری سلامت در ایران. این گزارش به بررسی پتانسیل های بی نظیر، چالش های زیرساختی و معضل دلالان پرداخته و تأثیر آن بر سیستم درمانی داخلی و پدیده مهاجرت...

نگاهی به پشت پرده صنعت نویدبخش

این گزارش که به همت تیم تحقیق و تحلیل مجله «سفرنویسان» تهیه شده است، نگاهی چالشی به یکی از پویاترین و پرچالش‌ترین حوزه‌های اقتصادی در ایران، یعنی گردشگری سلامت، دارد. گردشگری سلامت، پدیده‌ای جهانی است که از دیرباز وجود داشته و از دوران یونان باستان بیماران برای معالجه به مناطق دیگر سفر می‌کردند. امروزه، این صنعت پس از نفت و خودروسازی، به‌عنوان سومین صنعت برتر جهان شناخته می‌شود و تقاضا برای آن رو به فزونی است. بر اساس گزارش سازمان جهانی گردشگری، سفر بین‌المللی گردشگران در سه ماهه نخست سال ۲۰۲۴ به ۹۷ درصد سطح پیش از همه‌گیری رسیده است و پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۲۴، شاهد رشد ۲ درصدی نسبت به سطح سال ۲۰۱۹ باشد. در این میان، ایران با برخورداری از مزیت‌های رقابتی فراوان از جمله پزشکان ماهر، هزینه‌های درمانی مقرون‌به‌صرفه و نزدیکی جغرافیایی به بازارهای هدف، پتانسیل بالایی برای تبدیل شدن به یک قطب منطقه‌ای در این حوزه دارد. با این حال، پرسش اصلی این است که آیا ایران واقعاً توانسته از این پتانسیل‌ها بهره‌برداری کند و این پدیده، چه تأثیری بر پیکره نحیف نظام سلامت داخلی می‌گذارد؟ این گزارش در پی واکاوی دقیق و بی‌طرفانه این پرسش‌ها، با استناد به آمار، ارقام و دیدگاه‌های مسئولان و متخصصان است.   

 

 

ظرفیت‌های بی‌بدیل، آمارهای خیره‌کننده و یک پرسش اساسی

آمارهای سال ۲۰۲۴ نشان‌دهنده یک جهش قابل‌توجه در جذب گردشگر خارجی به ایران است. بر اساس داده‌های رسمی، ایران در این سال پذیرای حدود ۷.۵ میلیون گردشگر خارجی بوده که ۱.۲ میلیون نفر از آن‌ها، گردشگر سلامت بوده‌اند. این آمار به این معناست که از هر ۶ گردشگر خارجی که وارد ایران می‌شود، یک نفر با هدف درمان و معالجه به این کشور سفر کرده است. این رشد، ایران را به یکی از ۱۴ کشور دارای پتانسیل بالا در گردشگری پزشکی تبدیل کرده است. مسئولان نیز به این پتانسیل اعتراف دارند. مسلم شجاعی، مدیرکل دفتر بازاریابی و توسعه گردشگری خارجی وزارت میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، گردشگری پزشکی را یک «مزیت رقابتی کلیدی» برای ایران در بازار جهانی سفر می‌داند. همچنین، علی سلحشور، مدیرکل روابط عمومی سازمان نظام پزشکی، معتقد است که گردشگری سلامت می‌تواند «منبع درآمد بسیار پایدار و قابل توجهی» برای کشور باشد.   

مزیت‌های رقابتی ایران در این صنعت کاملاً روشن و اثبات‌شده هستند. هزینه پایین درمان در ایران در مقایسه با کشورهای غربی یکی از اصلی‌ترین عوامل جذب بیماران است. علاوه بر این، وجود پزشکان و کادر درمانی بسیار ماهر، فناوری‌های درمانی در حال رشد و سابقه درخشان پزشکی در ایران، از دیگر عوامل کلیدی است. نزدیکی فرهنگی، زبانی و جغرافیایی به کشورهای همسایه به ویژه کشورهای منطقه، یک مزیت استراتژیک به شمار می‌رود که باعث شده عراق، افغانستان، عمان، پاکستان و کشورهای حاشیه خلیج فارس بیشترین بیماران را به ایران اعزام کنند. در میان تخصص‌های مورد تقاضا نیز، جراحی‌های زیبایی و پیوند مو، پیوند اعضا، درمان‌های ناباروری، چشم‌پزشکی و سرطان در صدر قرار دارند.   

با این حال، یک تناقض بنیادین در اینجا خود را آشکار می‌کند. اگرچه آمار ورودی گردشگران سلامت قابل توجه است، اما این رشد کمی به رشد درآمدی متناسب منجر نشده است. در حالی که آمارهای کل گردشگری خارجی در سال ۲۰۲۴، ارزآوری ۷.۷ میلیارد دلاری را نشان می‌دهد ، سهم دقیق گردشگری سلامت در این رقم مشخص نیست. این در حالی است که بر اساس برخی برآوردها، درآمد ایران از این حوزه "کمتر از ۵۰۰ میلیون دلار" است. این عدد در مقایسه با ظرفیت بالقوه کشور، که برخی کارشناسان آن را "حداقل ۱۱ میلیارد دلار" تخمین می‌زنند، بسیار ناچیز است. این نقیصه، با هدف‌گذاری بلندپروازانه برنامه هفتم توسعه برای کسب درآمد ۶ میلیارد دلاری از گردشگری سلامت نیز در تضاد است. این هدف نیازمند رشد حدود ۵۰۰ درصدی است که با وضعیت فعلی، فاصله‌ای چشمگیر دارد.   

این پارادوکس بزرگ یک پرسش اساسی را مطرح می‌کند: چرا ایران با وجود جذب این تعداد از گردشگران، سهم درآمدی ناچیزی از بازار جهانی دارد؟ این وضعیت نشان می‌دهد که پتانسیل‌ها به ارزآوری پایدار و شفاف تبدیل نشده‌اند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که علت اصلی این تناقض، فقدان یکپارچگی در زنجیره ارزش و سیاست‌گذاری است. این نقیصه باعث می‌شود که بخش قابل توجهی از درآمد به جای ورود به چرخه رسمی، در جیب واسطه‌ها و دلالان غیررسمی قرار گیرد.   

 

 

بازار زیرزمینی، دلالان و چالش‌های اخلاقی؛ بحران اعتماد در سایه ضعف نظارت

یکی از بزرگترین چالش‌های پیش‌روی گردشگری سلامت در ایران، که ریشه در ضعف‌های ساختاری دارد، معضل فعالیت دلالان و واسطه‌های غیرمجاز است. این افراد با سوءاستفاده از نبود شفافیت در نظام قیمت‌گذاری، سودهای کلانی را به جیب می‌زنند و به تصویر بین‌المللی ایران به عنوان یک مقصد درمانی قابل اعتماد، آسیب جدی وارد می‌کنند. هادی شجاری، بنیان‌گذار استارتاپ «آریامدتور»، به این معضل اشاره کرده و می‌گوید این دوگانه "دلال‌ها و پزشکان" باید به "شرکت‌های تسهیل‌گر و بیمارستان" تبدیل شود تا فرایند درمان قانونی و شفاف شود.   

گردشگران سلامت به طور متوسط هزینه‌ای بین ۳۶۰۰ تا ۷۶۰۰ دلار در ایران می‌کنند که حدوداً سه برابر هزینه‌کرد یک گردشگر عادی است. با این حال، نبود شفافیت در قیمت‌ها و عدم ارائه بسته‌های خدماتی مشخص به صورت آنلاین، باعث می‌شود بیمار خارجی به جای رجوع به مراکز رسمی، به واسطه‌هایی روی آورد که با چابکی بیشتری خدمات را ارائه می‌دهند، غافل از اینکه این دلالان سودهای کلانی از بیمار دریافت می‌کنند و اعتماد او را به کل سیستم خدشه‌دار می‌کنند.   

در واکنش به این چالش، مسئولان وزارت بهداشت اقداماتی را در دستور کار قرار داده‌اند. سید سجاد رضوی، معاون درمان وزارت بهداشت، از راه‌اندازی «سامانه جامع گردشگری سلامت» خبر داده که هدف آن ساماندهی خدمات و جلوگیری از سوءاستفاده دلالان است. بر اساس این سامانه، تنها شرکت‌ها و مراکز درمانی دارای مجوز رسمی (IPD) اجازه فعالیت در حوزه گردشگری سلامت را خواهند داشت و هرگونه خدمت‌رسانی خارج از این سامانه ممنوع خواهد بود. مجوز IPD به معنای دارا بودن امکانات تخصصی، کادر مسلط به زبان خارجی، مترجم همراه و رعایت استانداردهای بین‌المللی است.   

با این حال، این سؤال مطرح است که آیا راه‌اندازی یک سامانه به تنهایی می‌تواند این مشکل ریشه‌ای را حل کند؟ مسئولان خود اذعان دارند که فقدان آمار دقیق از درآمدهای این حوزه، یکی از دلایل اصلی راه‌اندازی سامانه است. این خود نشان‌دهنده ناکارآمدی سیستم‌های نظارتی پیشین است. این اقدام اگرچه گامی مثبت است، اما نمی‌تواند ریشه مشکل را به طور کامل از بین ببرد. طبق تحقیقات، یکی از مشکلات اصلی در ایران، «تعرفه‌های غیرواقعی» خدمات سلامت است که باعث می‌شود مراکز درمانی و بیمارستان‌ها برای جبران کسری بودجه خود، به دریافت هزینه‌های اضافی روی آورند. این وضعیت مالی نابسامان، آنها را به استفاده از واسطه‌های غیررسمی ترغیب می‌کند که بخشی از درآمد را از چرخه رسمی خارج می‌کنند. تا زمانی که این مشکل بنیادین تعرفه‌گذاری و تأمین مالی حل نشود، دلالان و فعالیت‌های زیرزمینی به بقای خود ادامه خواهند داد و یک سامانه نمی‌تواند تمام این جریان‌ها را به سمت خود هدایت کند.   

 

 

تأثیر بر سیستم درمانی داخلی: مهاجرت پزشکان یا صف‌های انتظار بیماران؟

توسعه گردشگری سلامت در ایران، تأثیرات پیچیده‌ای بر نظام درمانی داخلی داشته که یکی از حساس‌ترین و چالشی‌ترین بخش‌های این گزارش است. یکی از مهم‌ترین معضلات نظام سلامت، پدیده «کوچ پزشکان و پرستاران» است. آمارهای تقریبی نشان می‌دهد که سالانه بیش از ۴۰۰۰ پزشک و ۲ تا ۳ هزار پرستار از ایران مهاجرت می‌کنند. دلایل این مهاجرت فراتر از مشکلات مالی و حقوق ناچیز است و شامل عوامل اجتماعی مانند «عدم امنیت جانی»، «بی‌احترامی به کادر درمان» و «شرایط سخت کاری» نیز می‌شود.   

در این میان، دیدگاه‌های متفاوتی در مورد رابطه گردشگری سلامت و مهاجرت وجود دارد. حسین قناعتی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران، معتقد است که توسعه گردشگری سلامت و ارزآوری آن می‌تواند باعث «ماندگاری کادر درمان در کشور و کاهش مهاجرت» شود. او به این موضوع اشاره می‌کند که هزینه پیوند مغز استخوان در ایران در حد چند ده هزار دلار است، در حالی که در کشورهای همجوار به چند صد هزار دلار می‌رسد، و این کیفیت و قیمت می‌تواند موجب رونق این صنعت و تأمین منابع مالی برای دانشگاه‌ها شود.   

با این حال، این دیدگاه با واقعیت‌های موجود در تضاد است. یکی از بزرگترین چالش‌های زیرساختی، «کمبود سرانه تخت‌های بیمارستانی» است. طبق یک پژوهش، سرانه تخت بیمارستانی در ایران حدود ۱.۵ تخت به ازای هر ۱۰۰۰ نفر است که با استاندارد جهانی (حداقل ۳ تخت) فاصله زیادی دارد. این کمبود در کنار مهاجرت کادر درمان، فشار مضاعفی بر سیستم فرسوده وارد می‌کند.   

بنابراین، یک تناقض آشکار شکل می‌گیرد: از یک سو، توسعه گردشگری سلامت می‌تواند با افزایش درآمد، انگیزه ماندن را در کادر درمانی ایجاد کند، و از سوی دیگر، کمبود شدید نیروی انسانی و زیرساخت‌ها در نظام سلامت دولتی، باعث می‌شود ورود حجم بالای بیماران خارجی، به معنای فشار مضاعف بر منابع محدود و صف‌های طولانی‌تر برای بیماران داخلی باشد. این یک دور باطل است.

این وضعیت، چالش دیگری را نیز به وجود آورده است: «صف انتظار بیماران داخلی». سید سجاد رضوی، معاون درمان وزارت بهداشت، صراحتاً اعلام کرده است که «خدماتی که هموطنان در صف انتظار آن قرار دارند، نباید وارد چرخه گردشگری سلامت شود» و «حقوق شهروندان داخلی نباید نادیده گرفته شود». این بیانیه، اگرچه در چارچوب مسئولیت اجتماعی و اخلاقی صحیح است، اما با واقعیت‌های اقتصادی در تضاد است. در غیاب یک نظام تعرفه‌گذاری واقع‌گرایانه و حمایت مالی کافی، مراکز درمانی و پزشکان چاره‌ای جز جذب بیماران خارجی با هزینه‌های بالاتر ندارند. این تقابل میان «منافع مالی» و «مسئولیت اجتماعی» است که باید حل شود و نشان می‌دهد که توسعه پایدار در این حوزه، بدون توجه به منافع ملی و سلامت عمومی، ممکن نیست.   

 

 

درس‌آموزی از پیشگامان: ترکیه و هند؛ الگویی برای آینده؟

برای درک بهتر چالش‌های ایران، لازم است نگاهی به استراتژی کشورهای پیشگام در گردشگری سلامت بیندازیم. هند و ترکیه دو نمونه موفق در منطقه و جهان هستند که می‌توانند الگوی مناسبی برای ایران باشند.

الگوی هند: هزینه‌های رقابتی و سرمایه‌گذاری خارجی هند با تکیه بر هزینه‌های بسیار پایین درمان، به قطب گردشگری سلامت آسیا تبدیل شده است. برای مثال، هزینه جراحی دریچه قلب در هند حدود ۱۵,۰۰۰ دلار است، در حالی که همین عمل در آمریکا ۱۵۰,۰۰۰ دلار هزینه دارد. هند به تنهایی بیش از ۱۷ میلیارد دلار در سال از این صنعت درآمد دارد. این کشور با جذب سرمایه‌گذاری خارجی و بهره‌گیری از جراحان مجرب، در تخصص‌هایی مانند جراحی قلب و پیوند مغز استخوان به شهرت جهانی رسیده است.   

الگوی ترکیه: زیرساخت‌های پیشرفته و برندسازی هدفمند ترکیه با یک برنامه استراتژیک بلندمدت، خود را به عنوان یکی از مقاصد اصلی گردشگری سلامت به خصوص برای شهروندان اروپایی مطرح کرده است. این کشور با سرمایه‌گذاری گسترده در احداث بیمارستان‌ها و هتل‌های مجهز، ایجاد خطوط پروازی مستقیم (بیش از ۳۰۰ پرواز روزانه)، و نظارت سختگیرانه بر استانداردها از طریق دریافت گواهینامه‌های بین‌المللی مانند JCI، توانسته در این حوزه پیشتاز باشد. ترکیه برای سال ۲۰۲۸، هدف درآمدی ۲۰ میلیارد دلاری را در گردشگری سلامت تعیین کرده است.   

مقایسه با ایران در مقایسه با این کشورها، ایران (با درآمدی زیر ۵۰۰ میلیون دلار) فاصله چشمگیری با هند (۱۷ میلیارد دلار) و ترکیه (۴ میلیارد دلار) دارد. این مقایسه نشان می‌دهد که مسئله صرفاً داشتن پتانسیل نیست، بلکه «مدیریت پتانسیل» است. یک پژوهش دانشگاهی با استفاده از مدل SWOT نشان می‌دهد که در حالی که ایران نقاط قوت بالایی (امتیاز ۳.۸) دارد، نقاط ضعف (۳.۵) و تهدیدات (۴.۱) نیز بسیار تأثیرگذار هستند. در مقابل، هند توانسته از فرصت‌ها و قوت‌های خود به درستی بهره‌برداری کند و ضعف‌های سیستم را بی‌اثر نماید. در ترکیه و هند، دولت با حمایت مستقیم از بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی، فضا را برای رشد فراهم کرده است. اما در ایران، «تعدد نهادهای تصمیم‌گیر»، «موازی‌کاری سازمان‌ها» و «ضعف در بازاریابی بین‌المللی» موانع اصلی توسعه بوده‌اند.   

 

 

نتیجه‌گیری و تحلیل نهایی: از نقد تا راهکار؛ ترسیم آینده‌ای پایدار

گردشگری سلامت در ایران، پدیده‌ای با پتانسیل‌های بی‌نظیر اما با چالش‌های بنیادین است. این صنعت مانند یک موتور قدرتمند است که به دلیل نبود یک نقشه‌راه منسجم، در مسیرهای ناهموار حرکت می‌کند. چالش‌ها فراتر از یک موضوع واحد بوده و ابعاد ساختاری، اخلاقی و اجتماعی را در بر می‌گیرد: فقدان شفافیت و نظارت کافی، فعالیت دلالان، زیرساخت‌های ضعیف، بوروکراسی دست‌وپاگیر و از همه مهم‌تر، تنش میان «درآمدزایی ارزی» و «تأمین سلامت مردم».

برای تبدیل این پتانسیل به یک مزیت پایدار و مسئولانه، راه‌حل‌های عملی و سازنده‌ای باید در دستور کار قرار گیرد:

  1. شفاف‌سازی و قانون‌گذاری: راه‌اندازی سامانه‌ای مانند سامانه جامع گردشگری سلامت گام مثبتی است، اما باید با تدوین قوانین جامع و یکپارچه، نقش دلالان به طور کامل حذف شود و فعالیت شرکت‌های تسهیل‌گر به صورت حرفه‌ای سامان یابد. این اقدام باید با اصلاح نظام تعرفه‌گذاری همراه باشد تا مراکز درمانی به صورت رسمی و شفاف، توانایی جذب بیمار خارجی را داشته باشند.   

  2. برنامه‌ریزی استراتژیک: تدوین یک برنامه جامع و بلندمدت با مشارکت تمامی نهادهای مرتبط، از جمله وزارتخانه‌های بهداشت، میراث فرهنگی و امور خارجه، ضروری است. این برنامه باید شامل اهداف مشخص، راهکارهای اجرایی و شاخص‌های ارزیابی باشد.   

  3. سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها: افزایش سرانه تخت‌های بیمارستانی و به روزرسانی تجهیزات، نه فقط برای گردشگران خارجی، بلکه برای ارتقای سطح سلامت عمومی کشور حیاتی است. سرمایه‌گذاری در این بخش، می‌تواند فشار را از روی نظام درمانی برداشته و کیفیت خدمات برای همه را بهبود بخشد.   

  4. برندسازی و بازاریابی: ایران باید با الگوبرداری از ترکیه و هند، به طور هدفمند در بازاریابی بین‌المللی و معرفی توانمندی‌های خود در سطح جهانی سرمایه‌گذاری کند. این امر نیازمند تولید محتوای باکیفیت به زبان‌های بین‌المللی و استفاده از ظرفیت رسانه‌ای کشورهای هدف است.   

در نهایت، آینده گردشگری سلامت در ایران به تصمیم‌گیری‌های امروز وابسته است. اگر این پدیده تنها از منظر درآمدزایی و سودآوری مورد توجه قرار گیرد، در نهایت به فرسایش نظام سلامت داخلی و از دست رفتن اعتماد بین‌المللی منجر خواهد شد. اما اگر با نگاهی مسئولانه و مبتنی بر اخلاق، زیرساخت‌های آن اصلاح و منافع آن به نفع کل جامعه توزیع شود، می‌تواند به یک فرصت برای تحول پایدار در اقتصاد و نظام سلامت کشور تبدیل شود.

 

 

دیدگاه ها

مطالب مرتبط

مدیریت ریسک در گردشگری سلامت؛ تأثیر بحران‌های بهداشتی بر صنعت

مدیریت ریسک در گردشگری سلامت ایران: تحلیل تأثیر بحران های بهداشتی، چالش های ساختاری، مقایسه با کشورهای پیشرو و راهکارهای نظام مند برای بازسازی صنعت. گ...

معرفی کشورهای پیشرو در گردشگری سلامت

معرفی کشورهای پیشرو در گردشگری سلامت گردشگری سلامت به عنوان یکی از شاخه های مهم و رو به رشد صنعت گردشگری، توانسته است در سال های اخیر ج...

تاریخچه و تکامل گردشگری سلامت

تاریخچه و تکامل گردشگری سلامت تاریخچه و تکامل گردشگری سلامت - گردشگری سلامت یکی از پویاترین و رو به رشدترین بخش های صنعت گردشگری است که د...