سفر جادهای خارج از فصل به شمال غربی ایتالیا: دهکدهها و غذاهای لیگوریا
در ظرف مسی، کاستارد طلایی رنگی ریخته میشود که شبیه طلای مایع است. پیشخدمت با دقت این شهد شیرین و زرده تخممرغی، زابایونه، را در دو کاسه برای فرو بردن دوناتهای گرم پانزاروله میریزد. صحبت متوقف میشود و رقابتی خاموش برای برداشتن آخرین دونات آغاز میشود. واقعاً داریم زندگی شیرین ایتالیایی را تجربه میکنیم.
این دسر در آپریکاله، دهکدهای شبیه قصههای پریان در لیگوریا، منطقهای هلالی شکل در ایتالیا که دریای مدیترانه را در آغوش گرفته، یک سنت است. این منطقه با سواحل شرقی سینکو تره شلوغ و پورتوفینو لوکس، کاملاً متفاوت است. این بخش غربی، در مرز جنوب شرقی فرانسه، در زمستان اصیلتر و آرامتر حس میشود و تعداد افراد محلی از گردشگران بیشتر است. بدون دغدغه رقابت برای رزرو، آزادانه در لحظه زندگی میکنید. اجازه دهید اشتیاق، راهنمای شما باشد – یا در مورد خانواده من، اشتهایمان.
من با خواهر دوقلوی خودم، همسرش و بچههای ۱۱ و ۱۴ سالهشان به لیگوریا آمدم، با الهام از مطالعات خواهرم در ایتالیا و علاقه مشترکمان به غذاهای راحت و مناسب کودکان این کشور. سفر جادهای ما از ریویرا دئی فلیوری در امتداد ساحل تا مجموعهای از دهکدههای قرون وسطایی در بالای تپهها کشیده شد. در فضایی تنها در حدود ۳۰ مایل مربع، گویی به گذشته سفر کردیم.
همسر سابق سیسیلی من، یک روز در ماه ژانویه مرا با لیگوریا آشنا کرد. اگرچه باران میبارید، کوههای آلپ دریایی و لیگوریان باد را مسدود میکنند و اقلیم کوچکی با دمای نسبتاً معتدل که میانگین آن ۱۳ درجه سانتیگراد است، ایجاد میکنند. سفر خانوادگی من در ماه دسامبر زیر نور درخشان زمستانی بود که برای وعدههای غذایی در فضای باز بسیار دلپذیر بود.
با حرکت به سمت شرق از نیس، بزرگراه با مجموعهای از پیچهای نفسگیر و تونلها همراه است. اولین توقف ما با رانندگی ۴۵ دقیقهای، درست از مرز فرانسه، بود. ونتیمیگلیا به دو بخش تقسیم شده است: شهر جدید پرهیاهو و بخش تاریخی بالایی، چیتا آلت، که بین دریا و آسمان معلق است. در تراس آفتابی Ü Funtanin، ما کالاماری سرخ شده را با منظره مدیترانه میل کردیم. بچهها جلوی مجسمه کورسایر سیاه، ستاره رمان معروف شمشیرزنی امیلیو سالگاری، مانند دزدان دریایی رفتار میکردند.
پل قدیمی در دولچه آکوا، نقاشی شده توسط کلود مونه، با قلعه دوری در پشت آن. عکاس: Stevan ZZ/Alamy
ما از دروازه قرون وسطایی پورتا نیتزا وارد هزارتوی پیچ در پیچ شهر قدیمی شدیم. لباسها از نماهای رنگ پریده آویزان بودند، و رنگ زیبایشان حاصل قرنها فرسایش بود. دو کلیسا در خیابان جوزپه گاریبالدی دارای ویژگیهای جالبی هستند: مجسمه کاملاً واقعگرایانه مسیح مرده در اوراتوریو دئی نری و حوض غسل تعمید در کلیسای جامع سانتا ماریا آسونتا.
پس از بازگشت به ماشین، ۲۰ دقیقه به سمت شمال به دهکده رودخانهای دولچه آکوا رانندگی کردیم. جستجوی خودجوش برای "هتل با وان حمام" ما را به Talking Stones (اتاقهای دو نفره از ۶۷.۵۰ یورو) هدایت کرد. این هتل در منطقه بورگو قرن نوزدهم واقع شده و اتاقهای سنگی دنج آن با وانهای مدرن جکوزی در تضاد است. منطقه قرون وسطایی ترا در آن سوی رودخانه نورویا از طریق پل قدیمی picturesque Ponte Vecchio قرار دارد که کلود مونه در نقاشیهایش به تصویر کشیده است، همانطور که برش چوبی او در کنار رودخانه گواه آن است.
در خیابان کاستلو، خواهرزاده و برادرزادهام احساس میکردند "توسط ساختمانهای سنگی" که به سمت یکدیگر متمایل شده بودند، در آغوش گرفته شدهاند. ما از کوچههای باریک لیگوریایی، کاروگی، به سمت کاستلو دئی دوریا صعود کردیم. این قلعه باشکوه دولچه آکوا که به نام خانواده برجسته قرن ۱۲ تا ۱۷ نامگذاری شده، اکنون بقایای روباز طاقهای بلند است، درسی از تاریخ که برای قایم باشک بازی ایدهآل است.
ما وارد هزارتوی پیچ در پیچ شهر قدیمی شدیم که لباسها از نماهای رنگ پریده آویزان بودند، و رنگ زیبایشان حاصل قرنها فرسایش بود.
پس از بازگشت به شهر برای نوشیدنی آپریتیوو در Re Maggiore، هر نوشیدنی با یک بشقاب رایگان از لقمهها همراه بود – همسر برادرم گفت: “همانطور که باید باشد”. پیشخدمت ما در La Pasta di Ü به ما اطمینان داد: “همه چیز شگفتانگیز است. اگر دوست نداشتید، من آن را میخورم.” ما غذاهای محلی، پاستای تروفیه (کوتاه، نازک، پیچ خورده) با پستو، سیبزمینی و لوبیا سبز، و باربایوان (کلوچههای شکمپر با چغندر و ریکوتا) را میل کردیم. همه با روسسه دی دولچه آکوا، شراب قرمز خاکی که به دلیل تولید کم تاکستانهای شیبدار و پلکانی به ندرت صادر میشود، همراه شد.
روز بعد، ۱۵ دقیقه به سمت شمال شرقی به یکی از "زیباترین دهکدههای ایتالیا"، آپریکاله، رانندگی کردیم. دهکده با سقفهای قرمز بر روی تپههای سبز چسبیده و گویی در حال به چالش کشیدن جاذبه است. آپریکاله که به عنوان شهر هنرمندان شناخته میشود، کوچههای هزارتوی خود را با نقاشیهای دیواری تزئین کرده است. ما نمایشی خصوصی داشتیم، تنها نشانی از حیات در خیابانهای خالی، گربههای ولگرد بودند.
میدان مرکزی، پیاتزا ویتوریو امانوئله، با دو کلیسای صورتی و قلعه ۱۰ قرن بازسازی شده کاستلو دلا لوچرتولا (قلعه مارمولک) احاطه شده است، که زندان نمناک آن ما را به قرون وسطی برد. مشابه آن، اتاق ناهارخوری با طاق سنگی مشابه در رستوران da Bacì، جایی که ما انتظار داشتیم پیشخدمت گوشت ما را با شمشیر برش دهد. این مکان محل دسر تخممرغی زردهای است که گوشت خرگوش محلی و خورش گوشت خوک با پولنتا و فاریناتا (کلوچههای ترد نخود) سرو میکند. در مسیر بازگشت به هتل، برای یک پیادهروی لذتبخش عصرانه، یعنی پاسجیاتا سنتی ایتالیایی، به پرینالدو، دهکدهای دیگر شبیه کارت پستال، سر زدیم.
نقاشی دیواری در خیابانهای picturesque شهر هنرمندان آپریکاله. عکاس: Travelbild Italy/Alamy
بازگشت به ساحل، سانرمو در مقایسه با دهکدههای بالای تپه، مانند یک کلانشهر پر جنب و جوش به نظر میرسید. این شهر ۵۳۰۰۰ نفری در قرن نوزدهم به یک کانون گردشگری تبدیل شد، زمانی که اروپاییان برجسته، به ویژه بریتانیاییها، به دلیل آب و هوای شفابخش زمستانی به مدیترانه رفتند. هتلهای باشکوه بل اپوک، کازینوها و ویلاها (از جمله خانه سابق آلفرد نوبل که باید دید) گواهی بر این دوران هستند، شکوه کمرنگ آنها مانند یک ستاره در سالهای آخر عمرش است.
بازارannonario شهر پر از چرخهای بزرگ پنیر پارمزان، گوشتهای نمکسود شده و روغن زیتون معروف لیگوریا، تاگیاسکا بود. پس از توقفی برای میانوعده در Cantine Sanremesi برای خوردن ساردینایرا (یک فوکاچیا با گوجهفرنگی، زیتون و ماهی آنچوی)، در خیابان اصلی، ویلا جاکومو ماتئوتی، ویترین مغازهها را تماشا کردیم. بعداً، پیستا چیکابیل، یک مسیر دوچرخهسواری ساحلی ۱۵ مایلی (۲۴ کیلومتری) بر روی ریلهای قطار سابق، یک نقطه برجسته بود. سوار بر دوچرخههای برقی اجارهای از NoloBici، از میان تونلها و کنار دریای فیروزهای گذشتیم.
حدود ۵ مایل دورتر در آرما دی تاگیا، در Osteria 1808، ما پاستای خانگی با ۳۰ زرده تخممرغ، تالیولینی، میگوی تازه صید شده و ماهی آنچوی سرخ شده را میل کردیم، که با شور و شوق حرفهای توسط صاحب آن، فرانچسکو، سرو شد. او بطریهایی از روغن زیتون تاگیاسکا را برای ما خرید تا با خود ببریم. این اولین باری بود که به آینده فکر میکردیم. زیرا لیگوریا جایی است که باید کاملاً در لحظه زندگی کرد.
مطالب مرتبط
شهرهای تاریخی ایران
عالی قاپو اصفهان شهرهای تاریخی ایران شهرهای تاریخی ایران - ایران به عنوان یکی از کهن ترین تمدن های جهان، دارای تاریخ و فرهنگی غنی و پربار...
هندورابی: جزیره سکوت، قلب تپنده گردشگری پایدار در خلیج فارس
هندورابی، جزیره سکوت و آرامش خلیج فارس. کشف زندگی اصیل بومیان، تاریخ پرتغالی ها و تجربه گردشگری پایدار و بوم گردی. سفر به نگین طبیعت جنوب ایران.
سفر به ایرلند: خاطرات نویسندهای در سرزمین نیاکان
نویسنده، تی. سی. بویل، خاطرات اقامت سه ماه و نیمه خود را با خانواده در ایرلند به اشتراک می گذارد. تجربه ای که او را با فرهنگ و زندگی روستایی آشنا کرد...