بررسی سهم گردشگری ایران از بازار جهان اسلام

  بازار جهان اسلام ابراهیم پورفرج؛ ریاست سابق جامعه تورگردانان ایران   اصولا جامعه تورگردانان ایران: برای ورود به هر بازاری، باید یک مطالعه دقیق برآن بازار صورت گیرد. از لحاظ جمعیت کشور مقصد، درآمد موجود و... همگی را باید مورد توجه نشان دهیم. همچنین علاقه‌مندی این بخش و این بازار به ایران، باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. در بازار جهان اسلام، آنچه مورد بحث‌مان است، دو موضوع خواهد بود: یک اینکه، ببینیم تقاضا و خواسته آنها برای سفر به ایران چیست؟ در جهان اسلام آنچه به ذهن‌مان می‌آید و منطقی نیز است این است که ما در ایران یک؛ بحث اماکن مذهبی را داریم. که اصولا مسلمانان، به خصوص شیعیان ، برای زیارت از این اماکن؛ از عراق و کویت و امارات و... حاشیه خلیج فارس به ایران می‌آیند. تقاضا بیشتر دیدن اماکن مذهبی است و در کنار آن، تعدادی برای تفریحات به شمال ایران نیز سر می‌زنند. خواسته بعد: بالاخص عمان، بخش تورهای سلامت است. البته از این کشور در حوزه گردشگری تفریحی نیز استقبال خوبی داریم. برای بحث اماکن مذهبی، تقاضا از کشورهای مختف زیاد بوده است. در شرایط کرونا خیلی‌ها قصد سفر داشتند که نتوانستند سفرکنند. اما با به سامان شدن اوضاع، کار شروع شده و تقاضا باز زیاد شده است. (هم برای تور سلامت هم زیارت.) در بحث تور سلامت چند نکته راعرض لازم می‌دانم که عرض کنم، اینها اصل جاذبه هستند! در ایران پزشکان حرفه‌ای و متخصص و مجرب جاذبه تور سلامت ما قلمداد می‌شوند. به همین خاطر افراد مختلف برای تورهای سلامت و درمان‌شان به ایران می‌آیند چرا که هم تخصص و حرفه‌ای بودن پزشکان را داریم، هم امکانات پزشکی و درمانی حرفه‌ای! ما در خصوص بحث سلامت، لجن درمانی و چشمه‌های آب گرم را نیزداریم که از دیگر انگیزه‌های سفرهای درمانی به ایران هستند. این بین امتیاز دیگری هم علاوه بر این دو عامل که در تورهای سلامت مفید واقع شده‌اند را داریم؛ عامل دیگر بحث ارزان بودن هزینه‌ها است. به صرفه بودن خدمات درمانی، برای تمام علاقه‌مندان ایران، یک عامل تشویق‌کننده است. یک نکته نیز قابل توجه است و امیدوارم پزشکان ما حتی آنان که حرفه‌ای هستند و بیمارستان‌های ما نیز در این مورد دقت نمایند، ما رقیب هم داریم! امکانات به روزتر در ترکیه راه اندازی شده‌اند و ترکیه مدتی است، رقابت را با ایران جدی گرفته است. ترکیه و هند دو رقیب برای ایران محسوب می‌شوند. این رقابت کاملا طبیعی است. هرکس بهتر بتواند خدمات خود را در قالب پکیج ها معرفی کرده و بهترین خدمات و کیفیت را ارائه دهد، موفق‌تر خواهد بود. ما از کشورهای مختلف مثل پاکستان، افغانستان، عمان، عراق، کویت هم برای سلامت و اماکن مذهبی تور زیادی داریم. قبل از کرونا نزذیک به 1 میلیون 800 هزار نفر فقط از یک کشور، از عراق مسافر داشتیم. روز به روز این تعداد افزایش می‌یابد. اگر بتوانیم برنامه‌ریزی درستی داشته باشیم و رفتار حرفه‌ای از خود نشان دهیم، محصولات و خدمات مطلوب و با کیفیت ارائه کرده و حتی زمان و هزینه‌ی بیشتری برای تبلیغ آنها بگذاریم. آن‌زمان است که می‌توانیم پیشرفت کنیم. مشکلی که در ایران وجود دارد و این مشکل تازه هم نیست (حداقل شخص من 33 سال است که با دست به گریبانم!) این است که ما تبلیغ نداریم. یک بار هم ندیدیم که دولت موضوع تور سلامت و اماکن مذهبی یا فرهنگی و طبیعت زیبای ایران را به صورتی درست، یا حتی نیمه‌حرفه‌ای تبلیغ کند. اگر تعدادی گردشگر هنوز به ایران، سفر می‌کنند، به واسطه تبلیغات دولت نیست. بلکه به واسطه بخش خصوصی و فعالیت‌شان در نمایشگاه‌ها، سمینارها، کنفرانس‌ها و سفرهایی است که می‌روند! یا توسط خود مسافران سینه به سینه و به صورتی کاملا سنتی تبلیغ شده است. یعنی تبلیغاتی که در حد توان مالی بخش خصوصی بوده است و توان مالی بخش خصوصی هم زیاد نیست. بخش خصوصی، نمی‌تواند ایران را آنطور که شایسته است، تبلیغ کند. اصول‌ش نیز این نیست. در تمام دنیا، کشورها موظف هستند که داشته‌ها و کشورخود را تبلیغ کنند. اما فقط در ایران است که دولت خودش را کنار کشیده است و تنها بخش خصوصی مشغول تلاش است. بخش خصوصی نیز در توانش نیست تمام داشته‌های ایران را به درستی تبلیغ کند. امیدوارم که وزارت میراث فرهنگی، هنری، صنایع‌دستی وگردشگری، با حضور جناب ضرغامی و شالبافیان که علاقه‌مند به توسعه گردشگری هستند و در این مدتی که روی کار آمده‌اند، نشان دادند که به این امر علاقه‌مند و مشتاق هستند، یک برنامه تبلیغاتی خوب را تعریف کنند و بخش خصوصی نیز دانش و تجربه‌اش را در این زمینه در اختیارشان قرار داده و این مهم را به سرانجام برسانند. تبلیغات به این گونه نیست که فردا، مبلغی پول را به فرض مثال به من نوعی بدهند و بگویند بروید و ایران را تبلیغ کنید. اصلا این‌گونه نیست. داستان تبلیغ تخصص و یک حرفه بسیار بسیار حساس است. می‌توانیم به دولت کمک کنیم که چگونه و به چه طریق و از طرف چه کسی تبلیغ انجام پذیرد. اگر این اتفاق بیافتد، ما حداقل خود را به دنیا معرفی می‌کنیم. و نشان می‌دهیم که ما علاقه‌مند به جذب گردشگر هستیم. خیلی‌ها هستند که گمان می‌برند ایران اصلا علاقه‌ای به گردشگر ندارد. بعضی‌اوقات می‌شنوم که عده‌ای از عزیزان بر این باورند، ایران را همه می شناسند! من عرض می‌کنم خدمت شما: خیر؛ این‌گونه نیست. تعدادی از گردشگران مسن و میانسال بله؛ ایران را می‌شناسند. گدشگران بین 70 الی 90 سال! نسل جوان ایران ا نمی‌شناسد و اگر هم می‌شناسد، آن‌قدر تبلیغ منفی علیه ایران شده است که ایران را به بدی می‌شناسد. در مقابل این شناخت منفی، باید کاری انجام داد، تبلیغی انجام داد. باید خودمان را به درستی معرفی کنیم. کاری که ترکیه، مالزی و خیلی از کشور های دیگر می‌کنند. پس ما در بحث جهان اسلام دو موضوع بسیار مهم داریم و اگر بتوانیم در این دو موضوع، خود را به خوبی بشناسانیم و بتوانیم این دو موضوع را به درستی مورد حمایت قرار دهیم، هم بخش خصوصی توانایی‌اش را به‌کار بگیرد و هم بخش دولتی! آن‌زمان می‌توانیم در انتظار موفقیت باشیم. تاکید می‌کنم، اگر حمایت بخش دولتی نباشد، هیچ اتفاقی نمی‌افتد. مثلا برای بازی‌های قطر، عزیزان در تلاش بودند ویزای قطر به ایران را آزاد کنند. که البته هوشمندانه این بود که ویزای هر کشوری به مقصد ایران را باز کنند. تا ما بازاریابی متفاوتی داشته باشیم و از اقصی نقاط دنیا، گردشگر جذب کنیم. تا پیش از شروع بازی‌ها به ایران سفر کنند و از جاذبه‌های فرهنگی و طبیعی ایران دیدن کنند و بعد به قطر بروند. و... اصولا کسی که ورود به قطر کرده تا بازی‌ها را ببیند، بعید است بعد از پایان بازی‌ها به ایران سفر کند تا جاذبه‌های گردشگری ایران را ببیند. قرار بود قطر بهانه‌ای برای بازاریابی ما باشد.   ما را در لینکدین دنبال کنید : لطفا کلیک کنید. دانلود مجله سفرنویسان : لطفا کلیک کنید.    بازار جهان اسلام