ابراهیم پورفرج: چالشهای توسعه گردشگری ایران؛ از رکود کرونا تا موانع دولتی
پایگاه خبری سفر نویسان- توسعه گردشگری مصاحبه با ابراهیم پورفرج ریاست سابق جامعه تورگردانان ایران
مقدمه
مجله سفرنویسان بارها با ابراهیم پورفرج به گفتگو نشسته است. او نیز همچون دیگر دلسوزان و دستاندرکاران بخش خصوصی، همواره به بیان موانع و مشکلات صنعت گردشگری پرداخته است. با این حال، هر بار همان چالشهای تکراری، بدون هیچگونه کاهشی، بر سر راه پیشروان این صنعت قرار میگیرند. آسیبی که صنعت گردشگری به دلیل کمبود و غیراستاندارد بودن زیرساختها متحمل شده، بر هیچ یک از فعالان این حوزه پوشیده نیست. گلایه بخش خصوصی از بخش دولتی بابت عدم حمایتها و تسهیل قوانین نیز موضوع جدیدی نیست.
اما آنچه در این مصاحبهها هر بار دردناکتر به نظر میرسد، درخواست توجه است! توجهی که سالهاست فعالان حوزه گردشگری از مسئولان ذیربط طلب میکنند و طی دو سال گذشته آن را مستقیماً به عنوان حقی مخدوششده مطالبه کردهاند. حلقههای مفقوده کجا هستند؟ باید بر کدام نقطه ضعف تمرکز کرد و ابتدا کدام بحران را برطرف ساخت؟ در مصاحبه پیش رو، ریاست جامعه تورگردانان ایران ناگفتههای خود را با ما به اشتراک میگذارد تا مشکلات و چالشهای پیش روی او و دیگر فعالان حوزه گردشگری را درک کنیم.
*نظر شخصی شما پیرامون توسعه روابط بینالمللی گردشگری ایران، در دوران پساکرونا چیست؟
شیوع ویروس کرونا باعث رکود سهسالهای در ایران شد و کارها را به تعویق انداخت. البته، پیش از کرونا هم ایران از بازار جهانی جدا شده بود و عملاً از مهر ۹۸ شرکتهای تورآور تعطیل شدند. خوشبختانه، اکنون وضعیت تحت کنترل است و کارها از سر گرفته شده است. مذاکرات با شرکتهای قبلی آغاز شده و در حال بررسی نمایشگاهها برای حضور هستیم، چرا که شرکتهای ما سه سال منفعل بودهاند. انتخاب نمایشگاهها بسیار مهم است، چون نمیتوانیم مثل گذشته در همه آنها شرکت کنیم. تنها در صورتی شانس مضاعف برای حضور در نمایشگاهها را خواهیم داشت که دولت از بخش خصوصی حمایت کند. سه سال تعطیلی به این معنی است که شرکتهای خصوصی از پسانداز خود استفاده کرده و پشتوانهای ندارند. مشکل دیگر این است که هزینهها دو برابر شده؛ اگر قبلاً با ۲۰۰ میلیون تومان میتوانستیم به یک نمایشگاه برویم، حالا ۴۰۰ میلیون تومان نیاز داریم، زیرا ارزش پول ما پایین آمده است.
ما سعی میکنیم با کمک نمایشگاهها، بازار سنتی خود را حفظ کرده و به جایگاه قبلی برگردانیم، اما با مشکل جدی مواجهیم. قبل از کرونا، وضعیت اقتصادی دنیا خوب بود و بازار گردشگری هم به همین دلیل رونق داشت. پاندمی برای کل دنیا بود و همه دولتها متضرر شدند. مردم دنیا بیپول شدهاند و اقتصاد نابسامان است، ضمن اینکه تورم بسیار سنگین است. هتلی که شبی یک میلیون تومان اجاره میکردیم، حالا دو تا سه برابر افزایش نرخ داشته و اجاره ماشینی که روزانه یک میلیون و ۲۹۹ هزار تومان بود، اکنون به ۴ میلیون تومان رسیده است. یک تیم اقتصادی باید این مسائل را بررسی کند؛ چرا پول ما روز به روز بیارزشتر میشود، در حالی که ما پشتوانه نفت، طلا، سنگهای معدنی گرانقیمت و منابع طبیعی ارزشمند داریم؟ در نهایت، باید هم وضعیت نامناسب مردم را در نظر بگیریم تا بتوانند سفر کنند و هم کشورهای مقصدی با هزینههای کم پیدا کنیم.
در حال حاضر، قیمتهایمان بسیار بالا رفته است. غذایی که قبلاً ۱۲۰ هزار تومان بود، امروز ۳۰۰ هزار تومان هزینه دارد. این گرانی و تورم بر تمام قیمتهای ما تأثیر گذاشته است. در شرایطی که اقتصاد جهان وضعیت خوبی ندارد، ما افزایش قیمت سنگینی داریم. این با این واقعیت که کشوری برای گردشگر در اولویت سفر است که هزینههای کمتری داشته باشد، در تضاد است. ایران نسبت به سه سال پیش، ۳ برابر افزایش قیمت داشته است. چه اتفاقی خواهد افتاد؟ ایران چه مزیتی برای جذب گردشگر دارد؟ آثار تاریخی و فرهنگی؟ ترکیه هم آثار فرهنگی و تاریخی دارد و همسایه ماست و شباهتهای نزدیکی با ما دارد. کل منطقه رقیب ما شده است. شاید دولتمردان در صنعت گردشگری به داشتههایمان مغرور شدهاند.
اما این منطقی نیست وقتی رقیب سرسختی چون ترکیه داریم. گردشگر در مقایسه ایران و ترکیه، به سمت ترکیه با هزینههای کمتر جذب خواهد شد. از منظر دیگر، کمبودهای ما را بررسی میکنم: چند هتل پنج ستاره داریم؟ مثلاً در تهران، در خوشبینانهترین حالت، ۵ هتل داریم، گرچه این هتلهای پنج ستاره ما طبق استاندارد بینالمللی هر چند سال یکبار بازسازی نمیشوند. در واقعیت، ما حتی ۵ هتل ۵ ستاره واقعی هم نداریم. هتلها برای حفظ اعتبار خود باید تعمیر و بازسازی شوند، اما هتلهای ما تنزل درجه داشتهاند. خدماتی که گردشگر در ترکیه دریافت میکند، در هتلهای ایران ارائه نمیشود. خدماتی که در کشورهای دیگر مانند ازبکستان، ارمنستان، دبی و غیره ارائه میشود، در هتلهای ما نیست و هتلهای ما توان رسیدن به آن درجه را ندارند.
سفر تفریح است. دیدن آثار تاریخی، فرهنگی و مذهبی برای همه اولویت نیست. گردشگر برای تفریح آمده و میخواهد از سفرش لذت ببرد. او امکانات رفاهی خوب میخواهد و پول خرج کرده تا بهترینها را داشته باشد. منظورم این است که داشتن آثار فرهنگی و تاریخی امتیاز است، اما چقدر اعتبار میبخشد؟ واقعاً چقدر روی آن حساب کردهاید؟ گردشگر میخواهد بهترین شام را بخورد و تفریحی کامل و باشکوه داشته باشد. صادقانه بگویم، ما امکانات رفاهی به روز نداریم، اما دیگران دارند. رقبای ما در ۱۰ سال اخیر بسیار پیشرفت کردهاند و امکانات خود را به روز رسانی کرده و به بالاترین کیفیت رساندهاند. خدمات هتل و سرویسشان بهتر شده است. ما نباید حتی برای لحظهای رقبا را فراموش کنیم.
کشورهای اسلامی که میخواهیم با آنها وارد تعامل گردشگری شویم، خودشان را ساخته و ارتقا دادهاند. چرا؟ تا اشتغال ایجاد کنند، گردشگر و به پشتوانه آن درآمد ارزی جذب کنند، و امنیت خود را اعلام و اثبات کنند. هر جای دنیا که توریست به خاک آن ورود کند، تضمینی بر ادعای امنیت آن خاک است. اگر میبینید گردشگر به جایی سفر نمیکند یا کم سفر میکند، یعنی بحث امنیت آن مکان تحت تردید است. اینها را باید بدانیم و به این موضوعات آگاه باشیم.
دبی، شهری که از دل کویر بهشتی ساخته و با وجود نداشتن قدمت تاریخی زیاد، توانسته گردشگران زیادی از سراسر جهان جذب کند. ما در ایران باید خدمات و سرویسدهی خود را نسبت به گذشته بهبود بخشیم، اما موانعی در این راه وجود دارد. به عنوان مثال، انحصار در واردات خودرو باعث شده تا حتی برای ورود چهار اتوبوس نیز با مشکلات زیادی روبرو شویم.
به دلیل وجود آثار تاریخی بیشمار در ایران، سفرهای داخلی عمدتاً زمینی هستند و نیاز به اتوبوسهای باکیفیت داریم. سالها پیش، شخصاً در سازمان توسعه تجاری درخواست واردات ۲۰۰ اتوبوس توریستی را مطرح کردم. اتوبوس توریستی با اتوبوس معمولی تفاوت دارد؛ گردشگران ممکن است ۸ تا ۱۰ ساعت در خودرو بنشینند و برخی از آنها مسن هستند و به امکاناتی مانند سرویس بهداشتی نیاز دارند. در گردشگری بینالمللی، پیاده کردن توریست در فضای باز برای قضای حاجت معنایی ندارد. دنیا در حال تلاش و سرمایهگذاری برای بهبود این زیرساختهاست.
اگر به وضعیت هتلداران نگاهی بیندازیم، هیچ بانکی به راحتی به آنها وام نمیدهد، در حالی که در ترکیه بانکها تمام هزینههای هتل را تقبل میکنند و پس از ساخت و بهرهبرداری، پولشان را طلب میکنند. این نشاندهنده اهمیت ترکیه به گردشگری است. در دبی، هتلهای ۵ ستاره زیادی وجود دارد، اما در اصفهان، با وجود تقاضای زیاد گردشگری، تعداد هتلهای ۵ ستاره بسیار کم است و حتی همان تعداد نیز طبق استانداردهای بینالمللی، واقعاً ۵ ستاره محسوب نمیشوند. هتل فقط ساختمان نیست، بلکه خدماتی است که در آن ارائه میشود. بسیاری از هتلهای ما ۴۴ سال است که بازسازی نشدهاند؛ رنگآمیزی و تعمیرات جزئی، بازسازی نیست. در حال حاضر، خدمات و سرویس حرف اول را میزند. درست است که آثار فرهنگی و تاریخی جاذبهای برای ایران هستند، اما تنها یک جاذبهاند. هتلی در دبی به قدری خوب عمل میکند که خودش تبدیل به جاذبه میشود.
اکنون زمان جذب گردشگر است، اما ما جرأت نمیکنیم به افراد بگوییم که از قطر برای قشم، کیش، اصفهان و شیراز گردشگر بیاورند. استفاده از فرصت جام جهانی قطر میتوانست بسیار به نفع ایران باشد. ایران زیباست، اما نگرانی من از جای دیگری است. ۱۰ سال طول میکشد تا بتوانیم قوانین کشورمان را برای نوجوانان ۱۷-۱۸ سالهای که برای مسابقات به قطر سفر کردهاند، تشریح کنیم. توریست ۶۰ سالهای که به ایران میآید، ایران را میشناسد و با قوانین آشناست و ما نیز دستورات و قوانین کشورمان را برایشان ارسال و تشریح میکنیم. اما چگونه میتوان یک نوجوان ۱۷ ساله ورزشکار یا ورزشدوست را توجیه کرد؟ اگر در ایران قوانین اسلامی را درست رعایت نکنند و روسری از سرشان بیفتد، ممکن است چند جوان گردشگر دستگیر شوند و این موضوع رسانهای شود و حتی گردشگر ۶۰ ساله را نیز از دست بدهیم.
راهحل جذب گردشگران جوان ساده است؛ باید کمی مدارا کنیم. این گردشگران معمولاً با قوانین کشور ما آشنایی کامل ندارند و قصد بیاحترامی ندارند. آنها برای تماشای رویدادهای ورزشی آمدهاند، پرانرژی هستند و در کشور خودشان قوانین متفاوتی دارند. هدفشان فقط شادی و تخلیه هیجانات ورزشی است. اگر کمی ملایمتر برخورد کنیم و از برخی موارد چشمپوشی کنیم، میتوانیم این گردشگران جوان را به کشور دعوت کنیم. لازم است با مسئولان قشم، کیش و سایر شهرهای مربوطه صحبت و هماهنگیهای لازم را انجام دهم تا رفتار مناسبی با این افراد داشته باشیم و از پخش شدن اخبار منفی یا حاشیهساز جهانی که پس از سه سال رکود میتواند بسیار آسیبرسان باشد، جلوگیری کنیم.
از طرفی، امکانات کشورهای اطراف ما بسیار بیشتر شده و از ما پیشی گرفتهاند. برای مثال، در صنعت خودروسازی ما تنها یک اتوبوس و یک ون داریم و بین این دو وسیله نقلیه مناسبی وجود ندارد. ونها تنها ۵ نفر مسافر را میتوانند جابجا کنند (به دلیل چمدان مسافران)، در حالی که اتوبوسها ۳۰ نفر ظرفیت دارند. اگر ۱۰ مسافر داشته باشیم، وسیله نقلیه مناسبی نداریم؛ نه ون مناسب است و نه گرفتن اتوبوس ۳۰ نفره اقتصادی. آیا توسعهدهندگان گردشگری ایران از این معضلات آگاهند؟ تولیدکنندگانی که ما موظفیم از آنها امکانات دریافت کنیم، آیا مشکلات ما را درک میکنند؟ من حتی خواستم این ماشینها را با هزینه شخصی وارد کنم، اما شما موافقت نکردید.
درباره مینیبوسها، ۱۸ سال پیش به کردستان رفتیم و برای بازدید از مکانها سوار مینیبوس شدیم. صدای داخل مینیبوس آنقدر زیاد بود که راهنما نمیتوانست صحبت کند. دو سال پیش هم برای بازدید از جدیدترین خودروها به ایران خودرو رفتم و وقتی داخل مینیبوس نشستم، دقیقاً همان مینیبوس ۳۰ سال پیش را دیدم؛ همانقدر پر سر و صدا و غیرقابل استفاده! توجیهشان هم این بود که مردم برای همین تولیدات صف کشیدهاند. آیا فکر میکنید مردم برای کیفیت خوب صف نمیکشند؟ مردم مظلوم ما برای هر کیفیتی صف میکشند، چون نیازمند محصول هستند. تولیدکننده عزیز، انصاف داشته باشید و محصول باکیفیت تولید کنید! به صرف اینکه مردم نیازمندند و برای تولیدات بیکیفیت شما صف میکشند، نباید کیفیت تولید را بالا برد و جنسی درخور و شایسته مردم تولید کرد؟ نباید خدمات بهتری ارائه داد؟ این دقیقاً معنای انحصار و تخریب است. به این صورت کشور تخریب شده است. این نابودی است. ارابههای مرگ تولید میکنید و دست مردم میدهید، در حالی که حتی دانش تولیدش هم متعلق به خودتان نیست و از کشور دیگری وارد کردهاید.
سختیها و مشکلات بسیار زیادند و این کمبودها ناراحتکننده است، چرا که هیچ جای دیگری از دنیا با این قبیل مشکلات دست و پنجه نرم نمیکنند. در هیچ جای دنیا، خودرو نه سرمایه است و نه ارزش خاصی دارد، اما در کشور ما خودرو مانند خانه، یک سرمایه محسوب میشود. باید یک خط بکشید و بگویید: "۴۰ سال؟ تمام شد! بعد از این کشور رو به بالندگی میرود." کشور ما ثروتمند است. اگر دلسوز داشته باشد، کدام کشور میتواند با ما رقابت کند؟ ما میخواهیم با کشورهای اسلامی و منطقه رقابت کنیم، اما رقابت ما کمدی است؛ آنها با هواپیما هستند و ما با اسب! من با پراید، او با بنز! کدام برنده میشویم؟ این واقعیت است. سالها سکوت کردهایم و حالا وقت گفتن است. آیا من میتوانم حریف ترکیه شوم، وقتی آثار من به ترکیه ارجحیت دارد، اما امکاناتش را ندارم؟ محکوم به شکست هستم. من به عنوان بخش خصوصی، چه میتوانم بکنم وقتی بخش دولتی همراه، پشتیبان و حمایتگر من نیست و حتی در سادهترین حالت، صدور یک مجوز را نیز از ما دریغ میکند؟ تمام کشورهای اسلامی از ما برتری دارند.
*شما نقاط ضعف، قوت، تهدید و فرصت ها را بیان کردید، در نهایت به بایدها و نبایدها در مسیر توسعه میرسیم. نظر شما چیست؟
وقتی صحبت از توسعه میشود، بلافاصله رونق به ذهن میرسد. توسعه و رونق، ابزار میخواهند. نمیتوان پی یک برج را با بیل کند. اگر بخواهید با بیل پی یک برج را بکنید، ۹ سال طول میکشد و در نهایت هم به پی ساختمان نمیرسید. این مسئله آنقدر بدیهی است که مثل توقع صحبت کردن از یک آدم لال میماند! ما هتل نداریم. هفته گذشته در نمایشگاه نفت و گاز، آژانس یکی از دوستان من چهار مهمان داشت. هتل، اتاق رزرو شده مهمان را به شخص دیگری فروخته بود! آژانس به من زنگ زد و با هتل صحبت کردم. هتل گفت پولشان را پس میدهد. من به تمام هتلها زنگ زدم، اما همه پر بودند. یک سمینار برگزار شده، اما حتی یک اتاق هم پیدا نمیشود. من چطور میتوانم توریست بیاورم؟ اگر همزمان توریست هم داشتیم، آنها را کجا میبردیم؟ ما ابزار و وسیله نداریم.
ابزار گردشگری چیست؟ هتل، حمل و نقل و ماشین. ما اینها را نداریم. من ۱۰ ساعت باید در جاده باشم. فاصله اینجا تا اصفهان ۴ ساعت است، اما توریست ۱۰ ساعته این مسیر را طی میکند، چون شهر به شهر توقف میکند. اگر ماشین راحت نباشد، گردشگر خسته میشود، که همینطور هم میشود. ماشین توریستی دستشویی دارد. شما چه کردهاید؟ حیف است این مملکت تاریخ، تمدن و فرهنگ دارد. مردم بینظیر، مهربان و نجیب داریم. چرا امکانات نداریم؟ رستوران خوب در مسیر نداریم. بیمارستان و درمانگاه مناسب در بین راه نداریم. توسعه و رونق! ضروریات باید مهیا باشد. اگر خواب بودید، بیدار شوید. دنیا بیدار شده است. دلمان برای مردم و کشور بسوزد. ما در مملکت نمیتوانیم خودرو بسازیم؟ خب نسازیم. مجبور نیستیم خودرویی تولید کنیم که بالاترین آمار حادثه منجر به مرگ را در پرونده خود دارد. در جنگ ۲۰ هزار نفر نمیمیرند، اما خودروی تولیدی ما سالی ۲۰ هزار نفر کشته میگیرد. پولی که به صنعت خودروسازی تزریق کردهاید را به کشاورزی تزریق کنید. همین افرادی که در صنعت خودروسازی شاغل هستند را وارد صنعت کشاورزی کنید، به آنها زمین بدهید، تشویق و ترغیبشان کنید، وام بدهید و بگویید بروند کشاورزی کنند. کشاورزی را رونق بدهید.
هر کشوری خود و پتانسیل خود را بررسی کرده و بعد سرمایهاش را وارد یک یا چند صنعت میکند. شما گندم را از کشورهای دیگر میخرید، حال آنکه کشوری به این پهناوری دارید. شما گندم مصرف خود را نمیتوانید تولید کنید. وزارتخانه جهاد کشاورزی داریم، اما گندم نداریم. ببینید خودروسازی به نفعتان است یا کشاورزی؟ خودرو بخرید، وارد کنید و این پراید مرگبار را کنار بگذارید و اجازه دهید مردم کشور، با پول همان خودرو، ماشینی ایمن و زیبا سوار شوند. ما آنقدر دارا هستیم که قدر نمیدانیم. باید در توسعه اندیشمند باشیم. گردشگری، جاده و ماشین میخواهد. آثار تاریخی زیاد است، اما گاهی اوقات چون راه دسترسی به محلی نیست و جادهای ندارد، نمیتوانیم گردشگر را آنجا ببریم. جادهسازی کنید. اگر گردشگر به این مناطق برود، برای آنجا درآمدزایی میشود. رونق ایجاد میشود. خودروساز نیستیم؟ مهم نیست. روی داشتههایمان تمرکز کنیم. روی پتانسیل موجود، سرمایهگذاری کنیم. دو حالت بیشتر نیست: یا افکار و اندیشه ضعیف است و آدمهای خوشفکری نداریم، یا هست و احتیاطهایی وجود دارد که ما نمیفهمیم. اگر مرا به کویر ببرند، آنجا درخت سبز میکنم. گردشگری را ۳۳ سال پیش شروع کردم. توریست وارد کردم. با ۳ شرکت، جامعه تورگردانان را تأسیس کردم و اکنون ۳۰۰ شرکت عضو این جامعه هستند. این مرا خوشحالتر میکند که تعداد شرکتها به ۵۰۰ تا برسد. خوشحالتر میشوم روزی آمار گردشگر آنقدر زیاد شود که به نفت هم نیازی نداشته باشیم. ۲۰ سال پیش مصاحبه کردم و کتابش موجود است، گفتم: "توصیه میکنم به مسئولان کشور، گردشگری را فراموش نکنید! جای نفت و گاز را خواهد گرفت." ما سختکوشانه در بخش خصوصی تلاش میکنیم، اما موفق نمیشویم، چون چیزهایی وجود دارد که دست ما نیست. از حیطه اختیاراتمان خارج است. آیا این مشکلات و کمبودها نشاندهنده نبود یک دیدگاه استراتژیک در حوزه توسعه و اقتصاد کشور نیست؟
*بهصورت مشخص، برای سال 1401 دغدغههای پیشروی جامعه تورگردانان چیست و به نظر شما باید چه کاری انجام داد؟
امسال ما با افزایش شدید قیمتها روبرو بودهایم و همزمان اقتصاد جوامع دیگر نیز آسیب دیده است، که این فشار مضاعفی بر ما وارد میکند. اگر قبلاً از هر گروه ۲۰ یا ۱۰ درصد سود میگرفتیم، حالا حتی همان را هم نمیتوانیم به دست آوریم. تورگردانان دچار مشکل شدهاند؛ یا باید از خیر جذب گردشگر بگذرند، یا بدون سود کار کنند. اگر بعد از ورود گردشگر به کشور، قیمت اجاره خودرو، خوراک یا هر هزینه دیگری بالا برود، آنها باید از جیب خود ضرر کنند.
خود من در فروردین امسال با یک گروه ۹۳ نفره همین مشکل را تجربه کردم؛ قیمت غذاها بالا رفت و هتل هم تخفیف ۲۵ درصدی خود را حذف کرد. نتیجه این شد که به جای ۳۰ میلیون تومان سود، ۲۸ میلیون تومان ضرر کردم. بنابراین، جامعه تورگردانان هنوز نمیداند برای ۶ ماه آینده چه برنامهای بچیند. هتلها هم برای ۶ ماه آینده قیمت نمیدهند و روزانه نرخ اعلام میکنند. متاسفانه هیچ نظارتی هم نیست و هر کسی نرخی را که دوست دارد، اعلام میکند. آیا راه توسعه این است؟ جاده اصلی را بستهاید و میگویید برو! میگوییم جاده بسته است، میگویید از کوه برو!
ما به عنوان جامعه تورگردانان، قیمتی را که به گردشگر اعلام میکنیم، برای تور ۶ ماه بعد است. ما برای سال ۱۴۰۲ (سال آینده) قیمتگذاری میکنیم! البته نمیتوان به هتلدار هم ایراد گرفت، چون هزینههای هتل هم بالا میرود. در چند سال گذشته، کی حقوق کارمندان ۳۸ درصد بالا رفته بود؟ این تورم ترسناک است. اکثر مشاغل مجبور به تعدیل نیرو شدهاند. دولت باید به مردم کمک کند. یارانه چیست؟ به جای دادن یارانه، شغل ایجاد کنید. مجانی نان ندهید، ماهیگیری یاد بدهید! شرایط کار، زندگی و اشتغال را فراهم کنید. کشاورزی را تقویت کنید.
*با توجه به مباحثی که مطرح کردید، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که به علت عدم بکارگیری متخصصان عملگرا به خصوص به عنوان مدیران بخش دولتی، در مسیر توسعه از رقبا جا مانده ایم. شما به عنوان یک مدیر متخصص و عملگرا و باسابقه صنعت گردشگری اهمیت وجود تکنوکراسی و تکنوکراتها در این صنعت را چگونه ارزیابی میکنید؟
خلاصه کلام این است که ما یا متخصص نداریم (و باید مشاوره بگیریم، همانطور که همه دنیا این کار را میکنند) و یا ابزار لازم را در اختیار نداریم. من خودم شاهد زندهام؛ در حال حاضر مشغول ساخت بزرگترین هتل ایران هستم، اما حتی یک دینار هم نتوانستم وام بگیرم. این بزرگترین هتل ۷ ستاره ایران است. چرا؟ چون مسائلی وجود دارد که همکارانم میگویند "بگذارید بگیریم"، اما من میگویم "نه! نگرفتنش بهتر از گرفتنش است." این وامها حواشی و داستانهای بدی دارند. من آبرو و اعتبارم را قطره قطره جمع کردهام. ما کجای کار هستیم؟
برای توسعه گردشگری، به یک تیم نیاز دارید؛ تیمی که وزیر گردشگری تنها یکی از اعضای آن است. یک نفر به تنهایی نمیتواند برای گردشگری تصمیم بگیرد. وزیر گردشگری هماهنگکننده است، نه مجری! او باید وزارت خارجه، وزارت کشور، وزارت اطلاعات و نهادهای مرتبط را دور هم جمع کند و بگوید: "این تصمیم را دارم" و از آنها قول همکاری بگیرد. بعد هم با بانک هماهنگ کند. بانک باید قول همکاری بدهد تا بتواند قدم بردارد. وزیر به تنهایی کاری از دستش ساخته نیست.
تورم فشار بسیار بزرگی است. حتی هتلدار هم اسیر بازی تورم است. هزینه ساخت یک سقف که سال گذشته ۲.۵ میلیارد تومان بود، حالا به ۷.۷۵ میلیارد تومان رسیده است. هزینه نهایی ساخت هتل ما ۴۸۰ میلیارد تومان برآورد شده بود، اما امروز ۱۲۰۰ میلیارد تومان هزینه کردهایم و ۱۶۰۰ میلیارد تومان دیگر هم باقی مانده است. این ارقام قابل مقایسه نیستند! توسعه به یک اتوبان بزرگ نیاز دارد، اما ما اتوبان را بستهایم!
اگر میخواهیم گردشگری توسعه پیدا کند، باید بانکها، نهادهای ذیربط و وزیر دور هم بنشینند و مشخص کنند که برای مثال، امسال میخواهیم ۲۰ هتل ۴ و ۵ ستاره در تهران، شیراز، اصفهان و تبریز بسازیم. باید تخمین بزنند هر هتل چقدر تمام میشود (مثلاً هر هتل ۱۰۰۰ میلیارد تومان؟) و برای ۲۰ هتل، بانکها را مشخص کنند که پس از بهرهبرداری، پول بانک تسویه شود. اگر این همکاری اتفاق افتاد و نهادهای مرتبط با وزیر همراه شدند، با هدف ایجاد اشتغال و درآمدزایی برای کشور، آن زمان گردشگری توسعه پیدا خواهد کرد. در غیر این صورت، هرگز! باید توسعه را فراموش کرد. اتحاد داشته باشید! یک نفر به تنهایی کاری از دستش ساخته نیست. اما بخش دولتی، یار ما نیست؛ بلکه مانع ما است. حتی مانع سرمایهگذاری ما هم هستند. چرا؟ چون تعداد باندهای اقتصادی وجود دارد. این یک حقیقت تلخ است.
مطالب مرتبط
جایگاه ایران در دیپلماسی گردشگری؛ تقدیر دبیرکل سازمان "دی۸" از نمایشگاه بینالمللی تهران
ایسیاکا عبدالقدیر امام، دبیرکل سازمان دی۸، طی مکاتبه ای رسمی با وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ایران، از نقش ایران در توسعه دیپلماسی گردشگری...
مدیریت تجربه مشتری در صنعت گردشگری
مدیریت تجربه مشتری در صنعت گردشگری مدیریت تجربه مشتری (CEM) در صنعت گردشگری یکی از عوامل کلیدی در بهبود رضایت مشتری و توسعه بازار است....
روابط گردشگری ایران و تایلند؛ رقیه حاتمی پور
رقیه حاتمی پور، مدیر عامل دفتر مسافرتی فلامینگو، درباره توسعه روابط گردشگری ایران و تایلند و نقش دفاتر مسافرتی توضیح می دهد. او بر تسهیل ویزا، حمایت ا...