باستانشناسی صنعتی
نبض خاموش کارخانههای قاجاری و پهلوی؛
واکاوی تحولات کالبدی و چالشهای مدیریتی
مقدمه: بازخوانی هویت ملی در کالبد آهن و آجر
در تاریخ تحولات تمدنی ایران، گذار از دوران پیشاصنعتی به عصر مدرنیته، ردپایی عمیق و انکارناپذیر بر سیمای شهرها و ساختار اجتماعی کشور برجای گذاشته است. باستانشناسی صنعتی (Industrial Archaeology) در ایران، بهویژه در برش زمانی حساس میان زوال قاجار و ظهور و ثبات پهلوی، روایتی فراتر از بررسی ماشینآلات زنگزده، سولههای متروک و دودکشهای خاموش است. این حوزه مطالعاتی، کاوشی عمیق در لایههای جامعهشناسی کار، تحولات اقتصادی، تغییرات تکنولوژیک و دگردیسی کالبدی شهرهاست که در سالهای اخیر، بهویژه در بازه زمانی ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۳، به یکی از مباحث کانونی و چالشبرانگیز در حوزه میراث فرهنگی، مدیریت شهری و گردشگری تبدیل شده است. کارخانههایی که روزگاری نماد مدرنیته، پیشرفت و ورود ایران به عصر تولید انبوه بودند، امروز به عنوان «میراث صنعتی» (Industrial Heritage)، ظرفیتهای بالقوه و عظیمی برای بازآفرینی شهری (Urban Regeneration) و توسعه گردشگری پایدار ارائه میدهند.
باستانشناسی صنعتی در ایران، تلاشی است برای فهم اینکه چگونه جامعهای سنتی با ساختارهای کهن، ناگهان با پدیدهای به نام «کارخانه» مواجه شد. این مواجهه تنها اقتصادی نبود؛ بلکه فرهنگی، معماری و اجتماعی نیز بود. کارخانهها نهتنها خط آسمان شهرها را با دودکشهای بلند خود تغییر دادند، بلکه ریتم زندگی شهری، مفهوم زمان و ساختار طبقاتی را نیز دگرگون کردند. امروز، در سال ۱۴۰۳، با گذشت نزدیک به یک قرن از احداث بسیاری از این بناها، ما با میراثی مواجهیم که از یکسو ارزشمند و هویتساز است و از سوی دیگر، در معرض تهدیدات ناشی از توسعه نامتوازن شهری، فرسودگی کالبدی و ابهامات حقوقی قرار دارد.
فصل اول: مبانی نظری و تحولات پارادایمی در میراث صنعتی ایران
گذار از صنعتزدایی به گردشگری صنعتی: یک ضرورت استراتژیک
در دهه اخیر، و بهطور خاص در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳، رویکرد حفاظتی در ایران از «موزهداری صرف» و نگاه شیءمحور به سمت «بازآفرینی انسانمحور» و رویکردهای منظرین تغییر جهت داده است. این تغییر پارادایم ناشی از درک این واقعیت است که میراث صنعتی، تنها کالبد فیزیکی نیست، بلکه حامل خاطرات جمعی، دانش فنی و تاریخ اجتماعی یک ملت است. بر اساس مطالعات جدید منتشر شده در ژورنالهای معتبر بینالمللی و داخلی، استفاده مجدد تطبیقی از میراث صنعتی نهتنها حافظ کالبد فیزیکی بناست، بلکه ابزاری قدرتمند برای انسجام اجتماعی، توسعه اقتصادی محلی و برندسازی شهری محسوب میشود.
دانیلا پیستورلو و همکارانش در کمیته بینالمللی حفاظت از میراث صنعتی (TICCIH) بر این باورند که میراث صنعتی باید به عنوان بخشی از منظر فرهنگی و در تعامل پویا با جامعه محلی درک شود. این دیدگاه در گزارشهای ملی TICCIH برای سالهای ۲۰۲۲-۲۰۲۵ منعکس شده و بر اهمیت آموزش، مشارکت اجتماعی و توسعه پایدار در سایتهای صنعتی تأکید دارد. در ایران، این رویکرد نوین در مواجهه با سایتهایی مانند کارخانههای نساجی یزد و اصفهان مشهود است؛ جایی که فضای صنعتی سابق که روزگاری نماد تولید اقتصادی و دود و ماشین بود، اکنون به فضای مصرف فرهنگی، خلاقیت و تعاملات اجتماعی تبدیل میشود. پژوهشگران در سال ۲۰۲۴ استدلال میکنند که بازآفرینی میراث صنعتی میتواند به عنوان یک کاتالیزور برای احیای بافتهای شهری فرسوده عمل کند و با تزریق کاربریهای جدید، روح تازهای به کالبد شهر بدمد.
چارچوبهای ارزیابی و برندینگ مکان (Place Branding)
یکی از خلاءهای بنیادی که در پژوهشهای سال ۲۰۲۴ و ۲۰۲۵ به آن پرداخته شده، فقدان استراتژی مدون و علمی برای «برندینگ مکان» در سایتهای صنعتی ایران است. میراث صنعتی ایران پتانسیل تبدیل شدن به مقاصد گردشگری جهانی را دارد، اما اغلب به دلیل ضعف در معرفی و بازاریابی، ناشناخته باقی مانده است. مطالعه موردی شهر یزد به عنوان یکی از قطبهای نساجی تاریخی ایران، نشان میدهد که اگرچه پتانسیل بالایی برای گردشگری میراث نساجی وجود دارد، اما ریسک ناشناخته ماندن این سایتها برای گردشگران بینالمللی و نبود زیرساختهای پایه گردشگری، از چالشهای اصلی است.
مدلهای تحلیل استراتژیک مانند SWOT (نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها) و ماتریس TOWS که توسط پژوهشگران در سال ۲۰۲۴ به کار گرفته شدهاند، پیشنهاد میدهند که ادغام برندینگ مکان با طرحهای بازآفرینی میتواند هویت صنعتی شهرهایی مانند یزد و اصفهان را به یک محصول گردشگری متمایز تبدیل کند. نتایج این پژوهشها نشان میدهد که فاکتورهایی مانند «خطر ناشناخته ماندن برای گردشگران» و «پتانسیل تقویت هویت شهری» بالاترین امتیاز را در نظرسنجیهای خبرگان داشتهاند، در حالی که «نبود زیرساختهای پایه» و «برندهای غیررسمی متعدد» به عنوان نقاط ضعف شناسایی شدهاند.
جدول ۱: وضعیت پارادایمهای میراث صنعتی در ایران (۱۴۰۳)
پارادایم | توضیحات و رویکرد | وضعیت فعلی در ایران | نمونههای موردی |
|---|---|---|---|
بازآفرینی شهری (Urban Regeneration) | تبدیل فضاهای صنعتی متروک به محرکهای توسعه شهری با کاربریهای مختلط (فرهنگی، اداری، استارتاپی). | در حال رشد و بلوغ؛ پذیرش اجتماعی بالا. | کارخانه چرمسازی تبریز (دانشگاه)، کارخانه اقبال یزد (پارک علم و فناوری). |
گردشگری میراث (Heritage Tourism) | بازدید از سایتها با هدف آموزشی، نوستالژیک و درک تاریخ صنعت. | نوپا اما پرشتاب؛ برگزاری رویدادهای موقت. | تورهای ریسباف ۱۴۰۳، موزه سیمان ری. |
حفاظت کالبدی (Physical Conservation) | مرمت فنی سازه، سقفهای دندانهدار، آجرکاریها و ماشینآلات. | چالشبرانگیز؛ تضاد میان حفظ اصالت و استانداردهای مدرن. | مرمت ریسباف، تخریبهای قند کهریزک. |
مالکیت و حقوقی (Legal & Ownership) | انتقال مالکیت از نهادهای صنعتی/بانکی به متولیان فرهنگی و حل تعارضات منافع. | بسیار پیچیده و زمانبر؛ مانع اصلی توسعه. | پرونده طولانی و فرسایشی ریسباف بین بانک ملی و میراث فرهنگی. |
نقش و جایگاه TICCIH در ایران و منطقه
کمیته بینالمللی حفاظت از میراث صنعتی (TICCIH) به عنوان بازوی مشورتی یونسکو در امور میراث صنعتی، نقش مهمی در تدوین استانداردها و چارچوبهای حفاظتی دارد. اگرچه فعالیتهای رسمی TICCIH در ایران در سالهای اخیر با نوساناتی همراه بوده است، اما پژوهشگران و متخصصان ایرانی با استناد به منشورهای این نهاد (مانند منشور نیژنی تاگیل و اصول دوبلین)، تلاش دارند تا استانداردهای جهانی را در پروژههای داخلی پیادهسازی کنند. گزارشهای سال ۲۰۲۴ نشان میدهد که توجه به میراث صنعتی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) رو به افزایش است و ایران به همراه کشورهایی مانند مصر، دارای پتانسیلهای غنی برای تعریف مسیرهای گردشگری صنعتی منطقهای هستند.
فصل دوم: معماری صنعتی دوران گذار؛ دیالکتیک سنت و مدرنیته
معماری صنعتی دوره پهلوی اول (۱۳۰۴-۱۳۲۰) و اواخر قاجار، پدیدهای منحصربهفرد در تاریخ معماری ایران است. این معماری، حاصل برخورد تکنولوژی وارداتی غرب (بهویژه آلمان، بریتانیا و شوروی) با سنتهای دیرپا و ریشهدار معماری بومی ایران است. معماران و استادکاران ایرانی در این دوره، با هوشمندی تلاش کردند تا خشونتی ذاتیِ ماشینیسم و سازههای عظیم صنعتی را با لطافت آجرکاری و تناسبات ایرانی تلطیف کنند. نتیجه این تلاش، خلق سبکی است که نه کاملاً غربی است و نه کاملاً سنتی؛ بلکه هویتی مستقل و "دورانگذار" دارد.
گونهشناسی کالبدی و عناصر شاخص
بررسی دقیق بناهای صنعتی این دوره نشان میدهد که معماران از یک "زبان مشترک" پیروی میکردند که در عین پاسخگویی به نیازهای عملکردی (Functionalism) خط تولید، به زیباییشناسی نیز وفادار بود.
الف) سقفهای دندانهدار (Saw-tooth Roofs) و تهویه طبیعی
یکی از بارزترین ویژگیهای کارخانههای نساجی و چرمسازی ایران، استفاده از سقفهای دندانهدار یا «ارهای» است. این فرم سقف که در کارخانههایی مانند چرمسازی خسروی تبریز و نساجیهای یزد و اصفهان به وفور دیده میشود، پاسخی هوشمندانه به نیازهای اقلیمی و عملکردی بود. پنجرههای تعبیه شده در جبهه شمالی دندانهها، نور طبیعی یکنواخت و بدون خیرگی (Glare-free light) را برای سالنهای وسیع تولید فراهم میکردند که برای کارهای دقیق نساجی حیاتی بود. همچنین، فرم شیبدار سقفها به تهویه طبیعی و خروج هوای گرم و آلوده ناشی از ماشینآلات کمک میکرد.
ب) آجرکاری تزئینی: روح ایرانی در کالبد صنعتی
برخلاف معماری صنعتی غرب در اوایل قرن بیستم که به سمت خلوص، برهنگی و حذف تزئینات پیش میرفت، معماران ایرانی در دوره پهلوی اول اصرار داشتند که نمای بیرونی کارخانهها را با آجرکاریهای فاخر تزئین کنند. استفاده از تکنیکهای متنوع آجرکاری مانند «هرهچینی» (چیدن آجرها با زاویه ۴۵ درجه برای لبهها)، «خفتهراسته»، «قاببندی» و «گرهسازی» در سردرها، دیوارهای پیرامونی و حتی بدنههای سالنهای تولید، به این بناهای عظیم روحی لطیف و بومی بخشید. پژوهشها نشان میدهد که این تزئینات صرفاً جنبه زیبایی نداشتند، بلکه تلاشی برای مشروعیتبخشی به پدیده جدید صنعت در چشم جامعه سنتی و ایجاد حس تعلق در میان کارگران بودند.
ج) سازه و خرپا (Truss): جهش مهندسی
ورود صنعت به ایران، همزمان با ورود مصالح و تکنیکهای نوین ساختمانی بود. استفاده از خرپاهای چوبی و فلزی عظیم برای پوشش دهانههای بزرگ (۱۰ تا ۲۰ متر و بیشتر) بدون نیاز به ستونهای میانی، از نوآوریهای سازهای مهم این دوران است. این خرپاها که اغلب از اروپا وارد میشدند یا با الگوبرداری از نمونههای غربی در ایران ساخته میشدند، امکان ایجاد فضاهای یکپارچه و منعطف (Flexible Spaces) را برای استقرار ماشینآلات خط تولید فراهم میکردند. در برخی موارد مانند کارخانه ریسباف، ترکیب سازه بتنی با دیوارهای باربر آجری و خرپاهای فلزی، ترکیبی هیبریدی و مستحکم را پدید آورد.
د) پلانهای عملکردی و مدولار
پلان کارخانههای این دوره غالباً بر اساس منطق خط تولید شکل میگرفت. پلانهای چهارگوش (مستطیل یا مربع) و مدولار، امکان توسعه آتی کارخانه را فراهم میکردند. این ویژگی مدولار بودن، امروزه یک مزیت بزرگ برای پروژههای بازآفرینی محسوب میشود، زیرا تقسیمبندی فضاها برای کاربریهای جدید (مانند گالریها، کلاسهای درس یا دفاتر کار) را تسهیل میکند.
واژهنامه تخصصی مرمت و معماری در بافت صنعتی
برای درک صحیح گزارشهای فنی مرمت و مستندنگاریهای معماری که در سال ۱۴۰۳ منتشر شدهاند، آشنایی با واژگان تخصصی زیر برای مخاطبان وبسایت «سفرنویسان» ضروری است:
بازآفرینی (Regeneration): فرآیندی جامع که فراتر از مرمت کالبدی است و شامل احیای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی یک محدوده صنعتی میشود. هدف بازآفرینی، خلق فضاهای جدید در کالبد قدیم و تزریق حیات مدرن به بناست.
تغییر کاربری تطبیقی (Adaptive Reuse): استراتژی حفاظت که در آن عملکرد جدیدی با ظرفیتهای کالبدی بنای تاریخی انطباق داده میشود، بهگونهای که اصالت بنا حفظ شود و عمر مفید آن افزایش یابد.
سوله (Shed/Suleh): سازههای فلزی با سقف شیبدار و دهانه وسیع که در معماری صنعتی ایران از دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی رواج یافت و جایگزین سالنهای آجری طاقضربی شد. واژه "سوله" در ایران به نام شرکت سازنده فرانسوی آن (Soule) اشاره دارد که اولین بار این سازهها را وارد ایران کرد.
مرمت استحکامی (Structural Consolidation): نوعی مداخله فنی که هدف آن تضمین پایداری و ایستایی بناست. اقداماتی مانند تقویت پی، کلافبندی دیوارها، شاتکریت و تزریق بتن در ترکها در این دسته قرار میگیرند. این نوع مرمت در پروژههایی مثل سیلوی اهواز و دانشکده هنر تبریز بسیار حیاتی بوده است.
خرپشته (Kharposhteh): اتاقک کوچک روی بام که پوشش راه پله است و دسترسی به بام را ممکن میسازد. در معماری صنعتی، گاهی برای دسترسی به تاسیسات روی بام استفاده میشد.
آجر نر (Ajor-e Nar): آجری که به صورت عمودی (ایستاده) در نما یا سازه چیده میشود و مقاومت فشاری یا نقش تزئینی دارد.
آجر تخت (Ajor-e Takht): چیدن آجر به صورت افقی و پهن.
فصل سوم: کالبدشکافی پروندههای شاخص؛ نبضهای دوباره در ۱۴۰۳
در این بخش، به تحلیل عمیق و موشکافانه وضعیت چهار سایت صنعتی مهم کشور میپردازیم که در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ در کانون توجه اخبار، پژوهشها و رویدادهای گردشگری بودهاند.
کارخانه ریسباف اصفهان: حماسه نبرد برای موزه بزرگ
کارخانه ریسباف اصفهان، تأسیس شده در سال ۱۳۱۱، تنها یک کارخانه نیست؛ بلکه "روایت و قصه چگونه روی پای خود ایستادن مردم اصفهان" است. این مجموعه عظیم که دومین کارخانه نساجی اصفهان محسوب میشود، در مساحتی حدود ۷ هکتار در محور تاریخی چهارباغ بالا واقع شده و از نظر معماری و موقعیت شهری، نگین میراث صنعتی ایران است.
الف) وضعیت پیچیده حقوقی و انتقال مالکیت
سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ برای ریسباف سالهای سرنوشتسازی بود. پس از دههها کشمکش حقوقی و مالکیتی بین بانک ملی ایران (مالک قبلی) و وزارت میراث فرهنگی، سرانجام با پیگیریهای مستمر مدیریت شهری و استانی، سند مالکیت این مجموعه در اواخر سال ۱۴۰۲ به نام وزارت میراث فرهنگی صادر شد. این انتقال مالکیت، گامی بزرگ برای نجات ریسباف از خطر تخریب و تبدیل شدن به مجتمعهای تجاری بود. با این حال، گزارشها و اخبار منتشر شده در سال ۱۴۰۳ نشان میدهد که پروسه تحویل فیزیکی کامل و تخلیه انبارها با کندی و چالشهایی مواجه بوده است. نگرانیهایی در خصوص فرسایش بنا در این دوران گذار و نیاز به تمدید فرصت سه ساله برای احیا مطرح شده است.
ب) رویدادهای میدانی ۱۴۰۳: صدای بوق کارخانه
یکی از اتفاقات امیدبخش و جریانساز در اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۳، بازگشایی درهای ریسباف به روی عموم مردم بود. برگزاری رویداد گردشگری خلاقانه «صدای بوق کارخانه میآید» و سلسله رویدادهای «نیمرخ» با همکاری شهرداری اصفهان، فرصتی بینظیر برای شهروندان فراهم کرد تا پس از سالها سکوت و ممنوعیت، وارد این محوطه تاریخی شوند. استقبال گسترده مردم و تکمیل سریع ظرفیت بلیتهای اینترنتی، نشاندهنده عطش جامعه برای بازخوانی حافظه صنعتی شهر و پیوند دوباره با این میراث بود. در این رویدادها، با استفاده از نقشهها، تصاویر تاریخی و حضور راهنمایان متخصص، روایتهای کارخانه و کارگران بازگو شد.
ج) چشمانداز و چالشهای پیشرو
چشمانداز ترسیم شده برای ریسباف، تبدیل آن به «موزه منطقهای اصفهان» یا «موزه بزرگ اصفهان» است. موزهای که قرار است نهتنها اشیای تاریخی، بلکه روایت صنعتی شدن اصفهان را به نمایش بگذارد. با این حال، نقدهایی جدی از سوی کارشناسان و رسانهها به نحوه مدیریت دوران گذار وارد شده است. شروع عملیات مرمت در بخشهایی از کارخانه بدون انتشار عمومی طرح جامع مرمت و همچنین تخریب برخی بخشهای الحاقی که بحثبرانگیز بوده، از جمله چالشهای سال ۱۴۰۳ است. کارشناسان هشدار میدهند که تبدیل این مجموعه عظیم به موزه استاندارد، نیازمند بودجه کلان ملی، مدیریت یکپارچه و پرهیز از اقدامات شتابزده است تا به سرنوشت پروژههای نیمهتمام دچار نشود.
کارخانه چرمسازی خسروی تبریز: الگوی طلایی تغییر کاربری و مقاومسازی
مجموعه پردیس دانشگاه هنر اسلامی تبریز، واقع در محل سابق کارخانه چرمسازی خسروی (تأسیس ۱۳۱۰)، بدون شک موفقترین و پیشروترین نمونه تغییر کاربری تطبیقی میراث صنعتی در ایران است. این پروژه ثابت کرد که میتوان با حفظ روح صنعتی بنا، کاربری کاملاً متفاوتی مانند آموزش عالی را در آن مستقر کرد.
الف) مدل بازآفرینی دانشگاهی
این مجموعه شامل ۸ ساختمان اصلی است که مرمت آنها از سال ۱۳۷۶ آغاز شد و طی یک فرآیند مداوم، اکنون کاربریهای آموزشی (دانشکدههای معماری، فرش، طراحی)، اداری، رفاهی و کارگاهی را در خود جای داده است. ویژگی بارز و منحصربهفرد این پروژه، حفظ تجهیزات سنگین صنعتی (مانند توربینها، دیگهای بخار و ژنراتورها) در لابیها و فضاهای عمومی دانشگاه است. این اشیاء صنعتی اکنون به عنوان مجسمههایی از تاریخ تکنولوژی عمل میکنند و حس مکان (Sense of Place) قدرتمندی را برای دانشجویان و بازدیدکنندگان ایجاد کردهاند.
ب) دستاوردهای فنی و مقاومسازی
پژوهشهای فنی منتشر شده در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ بر روی این مجموعه، درسآموختههای ارزشمندی را برای جامعه مهندسی کشور به همراه داشته است. مطالعات لرزهنگاری و تحلیلهای سازهای نشان میدهد که استفاده از کلافهای بتنی و تکنیک شاتکریت در دیوارهای بنایی قدیمی، توانسته است عملکرد لرزهای این ساختمانها را بهطور چشمگیری بهبود بخشد و ایمنی جانی کاربران را تضمین کند، بدون آنکه به نمای آجری ارزشمند و تناسبات معماری لطمهای وارد شود. این تجربه موفق، الگویی قابل تعمیم برای سایر بناهای صنعتی کشور است.
ج) گردشگری علمی و هنری
دانشگاه هنر اسلامی تبریز با هوشمندی، درهای خود را به روی گردشگران نبسته است. ایجاد «آثارخانه» (موزه آثار هنری دانشجویان و اساتید) و موزههای تخصصی در داخل مجموعه، این دانشگاه را عملاً به یک جاذبه گردشگری تبدیل کرده است. تورهای بازدید هماهنگ شده برای دانشجویان، پژوهشگران و گردشگران فرهنگی، این مکان را به مقصدی برای «گردشگری علمی-صنعتی» تبدیل کرده است.
کارخانه سیمان ری: موزهای برای صنعت و پاتوق فرهنگی پایتخت
کارخانه سیمان ری، به عنوان نخستین کارخانه سیمان ایران (تأسیس ۱۳۱۲)، مسیری متفاوت از تبریز را پیموده است. این مجموعه که در شهر ری و در جوار کوه بیبی شهربانو واقع شده، در سالهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ رسماً به عنوان «موزه صنعت سیمان» وارد چرخه گردشگری تهران شد.
الف) رویکرد موزهای و نمایش درجا (In-situ)
استراتژی اصلی در سیمان ری، بر «مستندنگاری» دقیق و «نمایش درجا» استوار است. دیزلژنراتورهای عظیم قدیمی که روزگاری برق تهران را تأمین میکردند و کورههای پخت سیمان، به همان شکل و در موقعیت اصلی خود حفظ و مرمت شدهاند. این رویکرد به بازدیدکننده اجازه میدهد تا ابهت و مقیاس صنعت اولیه را با تمام وجود درک کند.
ب) رویدادهای فرهنگی ۱۴۰۳
سال ۱۴۰۳ سال پرکاری برای سیمان ری بود. برگزاری رویداد تخصصی «تهران دکو» در تیرماه ۱۴۰۳ با حضور معماران برجسته، تورهای بازدید شبانه در ایام نوروز ۱۴۰۳ و میزبانی از رویدادهای استارتاپی و هنری، نشاندهنده تلاش مدیریت شهری برای تبدیل این کارخانه به یک مرکز فرهنگی پویاست. باز بودن موزه در شبهای نوروز و نورپردازی صنعتی مجموعه، تجربه متفاوتی از «توریسم شبانه» را برای تهرانیها رقم زد.
ج) پتانسیل خوشه گردشگری ری
موقعیت مکانی این کارخانه در شهر ری، آن را در همسایگی آثار باستانی مهمی همچون دژ رشکان، چشمه علی، برج طغرل و ابنبابویه قرار داده است. این همجواری، پتانسیل ایجاد یک «خوشه گردشگری» (Tourism Cluster) قدرتمند را فراهم میکند که در آن گردشگر میتواند طیفی از تاریخ باستان تا دوران صنعتی را در یک مسیر کوتاه تجربه کند. با این حال، آلودگیهای محیطی منطقه و دسترسیپذیری همچنان از چالشهای جذب گردشگر انبوه است.
سیلوی اهواز: میراث بروتالیستی در کنار کارون
سیلوی اهواز (تأسیس ۱۳۱۹) با معماری بروتالیستی، فرمهای استوانهای بتنی مکرر و موقعیت استراتژیک در ساحل غربی کارون، نمادی از معماری صنعتی مدرن و جسورانه در جنوب ایران است.
الف) تحولات و رویدادهای ۱۴۰۳
سال ۱۴۰۳ نقطه عطفی برای دیده شدن سیلوی اهواز بود. برگزاری «دومین جشنواره نان خوزستان» در اسفند ۱۴۰۲ در محل سیلو و تبدیل موقت فضاهای آن به موزه نان و گندم، پتانسیل عظیم و نهفته این سازه را برای تبدیل شدن به یک مرکز فرهنگی-گردشگری دائمی اثبات کرد. اجرای پروژه نورپردازی هنری این سازه در سال ۱۴۰۳ نیز، جلوه بصری آن را در منظر شبانه اهواز ارتقا داد و آن را به یک لندمارک شهری در شب تبدیل کرد.
ب) خطر تغییر کاربری نامناسب و خصوصیسازی
با وجود ثبت ملی، بحثهای مربوط به واگذاری سیلو به بخش خصوصی و طرحهای پیشنهادی برای تبدیل آن به سفرهخانه، تالار پذیرایی یا مراکز تجاری، نگرانیهای جدی را در میان فعالان میراث فرهنگی ایجاد کرده است. کارشناسان تأکید دارند که هرگونه مداخله و تغییر کاربری باید با احترام کامل به ماهیت صنعتی بنا (شامل سیلوهای ذخیرهسازی و مکانیزمهای انتقال گندم) صورت گیرد و از تبدیل آن به فضایی صرفاً تجاری که هویت آن را مخدوش میکند، پرهیز شود.
کارخانه اقبال یزد: همنشینی کویر، تکنولوژی و نوآوری
تبدیل کارخانه نساجی اقبال یزد (تأسیس ۱۳۱۲) به «پارک علم و فناوری یزد»، نمونهای درخشان از پیوند صنعت نساجی دیروز با اقتصاد دانشبنیان امروز است.
الف) اکوسیستم نوآوری در کالبد تاریخی
این مجموعه اکنون میزبان دهها شرکت استارتاپی، دانشبنیان و فناور است. سالنهای وسیع نساجی که روزی محل استقرار ماشینهای ریسندگی بودند، اکنون به دفاتر کار باز (Open Office) و آزمایشگاههای پیشرفته تبدیل شدهاند. بازدیدهای تخصصی مقامات و هیئتهای خارجی و برگزاری رویدادهای فناوری که در سال ۱۴۰۳ در این مکان انجام شده، نشان میدهد که کالبد صنعتی میتواند بستر بسیار مناسب و الهامبخشی برای رشد فناوریهای نوین باشد و تضاد میان معماری آجری سنتی یزد و تکنولوژی مدرن، فضایی خلاقانه ایجاد کرده است.
فصل چهارم: چالشها و تهدیدها؛ میراثی بر لبه تیغ
همه کارخانههای تاریخی ایران سرنوشت خوشایندی مانند تبریز یا ریسباف نداشتهاند. بسیاری از این بناها در سکوت و بیخیالی در حال فروپاشی هستند.
تراژدی کارخانه قند کهریزک
کارخانه قند کهریزک، به عنوان قدیمیترین کارخانه قند خاورمیانه (تأسیس ۱۲۷۴)، نماد تلخ تخریب میراث صنعتی است. گزارشهای تکاندهنده سال ۱۴۰۳ حاکی از وضعیت بحرانی این مجموعه است. تخریبهای عمدی توسط مالکان یا سودجویان، ساختوسازهای غیرمجاز در حریم درجه یک، و تبدیل محوطه باستانی و صنعتی آن به محل دپوی نخاله و زباله، این اثر ارزشمند را تا لبه نابودی کامل کشانده است. با وجود ثبت ملی، فشارهای سنگین توسعه شهری، ارزش افزوده بالای زمین در منطقه و ضعف در نظارت، باعث شده تا "اولین کارخانه قند ایران" در حال محو شدن از نقشه میراث کشور باشد.
چالشهای سیستماتیک
علاوه بر موارد خاص، چالشهای سیستماتیکی نیز گریبانگیر میراث صنعتی ایران است:
فقدان بودجه مرمتی: هزینههای بسیار بالای مرمت سازههای عظیم صنعتی، فراتر از توان بودجههای دولتی است و عدم جذابیت کافی برای سرمایهگذاران بخش خصوصی (به دلیل ابهامات بازگشت سرمایه)، مانع از احیای بسیاری از سایتها میشود.
نگاه کالایی به زمین: کارخانهها اغلب در زمینهای وسیع و در بافتهای میانی شهرها واقع شدهاند که ارزش ملکی بسیار بالایی دارند. این موضوع، وسوسه تخریب و تغییر کاربری به مجتمعهای مسکونی و تجاری را در میان مالکان (اغلب نهادهای دولتی یا بانکها) افزایش میدهد.
ضعف قوانین حمایتی: قوانین موجود میراث فرهنگی، حمایتهای کافی و مشوقهای لازم (مانند معافیتهای مالیاتی مؤثر یا تراکم تشویقی هوشمند) را برای مالکان بناهای صنعتی که قصد حفظ و احیای بنا را دارند، فراهم نمیکند.
نتیجهگیری
باستانشناسی صنعتی در ایرانِ سال ۱۴۰۳، در نقطهی عطف تاریخی و حساسی قرار دارد. از یک سو، موفقیتهای چشمگیری نظیر دانشگاه هنر تبریز، بازگشایی موزه سیمان ری و گشودن درهای ریسباف به روی مردم، افقهای روشنی از «حیات دوباره» و امید را ترسیم میکنند. این نمونهها نشان میدهند که با تدبیر، دانش فنی و مشارکت بینبخشی، میتوان غولهای خفته صنعتی را بیدار کرد و آنها را به موتورهای محرک فرهنگ و اقتصاد شهر تبدیل نمود. از سوی دیگر، طمع تجاریسازی اراضی، غفلت مدیریتی و تخریبهای خاموش در سایتهایی چون قند کهریزک، هشداری جدی است که اگر دیر بجنبیم، بخش مهمی از هویت معاصر خود را برای همیشه از دست خواهیم داد.
برای مجله تخصصی «سفرنویسان»، میراث صنعتی دیگر یک موضوع حاشیهای یا صرفاً تخصصی نیست؛ بلکه «نبض خاموش» اما پرطنین تاریخ معاصر ایران است که پتانسیل جذب مخاطبان نسل جدید (نسل Z، پژوهشگران، علاقهمندان به فضاهای اوربانکس و عکاسان) را دارد. سرمایهگذاری بر روایتگری صحیح، تولید محتوای بصری غنی، معرفی مسیرهای گردشگری خلاقانه و حساسسازی افکار عمومی، رسالتی فرهنگی و فرصتی اقتصادی برای این رسانه است تا در پیشگامی این موج نوظهور گردشگری سهیم باشد.
جداول آماری و تحلیلی تکمیلی
جدول ۲: مقایسه تطبیقی پروژههای شاخص بازآفرینی میراث صنعتی ایران (وضعیت پایش ۱۴۰۳)
نام اثر | موقعیت | سال تأسیس | کاربری اولیه | کاربری فعلی/آینده | وضعیت حفاظتی | مالکیت | رویداد شاخص ۱۴۰۳ |
|---|---|---|---|---|---|---|---|
کارخانه ریسباف | اصفهان | ۱۳۱۱ | نساجی | موزه بزرگ اصفهان | در حال مرمت (نیاز به بودجه و طرح جامع) | وزارت میراث فرهنگی | رویداد گردشگری «صدای بوق کارخانه» |
چرمسازی خسروی | تبریز | ۱۳۱۰ | چرمسازی | دانشگاه هنر اسلامی | بسیار خوب (فعال و پویا) | دانشگاه هنر اسلامی | توسعه موزههای داخلی (آثارخانه) |
کارخانه سیمان ری | تهران (ری) | ۱۳۱۲ | تولید سیمان | موزه صنعت / فضای رویداد | خوب (فاز اول افتتاح شده) | شهرداری تهران | رویداد «تهران دکو» و تورهای شبانه |
سیلوی اهواز | اهواز | ۱۳۱۹ | ذخیره گندم | گردشگری / موزه نان | متوسط (نورپردازی شده) | بخش خصوصی/دولتی (مناقشه) | جشنواره نان خوزستان |
کارخانه اقبال | یزد | ۱۳۱۲ | نساجی | پارک علم و فناوری | خوب (فعال و دانشبنیان) | پارک علم و فناوری | میزبانی از رویدادهای استارتاپی |
قند کهریزک | تهران | ۱۲۷۴ | تولید قند | متروکه / در خطر | بحرانی (در حال تخریب و دپوی نخاله) | خصوصی/نامشخص | گزارشهای هشداردهنده تخریب |
جدول ۳: تحلیل تکنیکال معماری صنعتی دوره پهلوی اول (راهنمای شناسایی برای گردشگران)
عنصر معماری | عملکرد سازهای/اقلیمی | ویژگی زیباییشناختی و هویتی | نمونه شاخص جهت بازدید |
|---|---|---|---|
سقف دندانهدار (Saw-tooth) | نورگیری شمالی (بدون خیرگی و سایه)، تهویه طبیعی هوا (مکش دود) | ایجاد ریتم تکرار شونده و هندسی در خط آسمان شهر | چرمسازی تبریز، نساجیهای یزد |
خرپای چوبی/فلزی (Truss) | پوشش دهانههای بزرگ (۱۰ تا ۲۰ متر) برای ایجاد سالنهای آزاد | نمایش خلوص سازه (Exposed Structure) و قدرت مهندسی | سالنهای ریسندگی ریسباف، انبار سیمان ری |
آجرکاری (Brickwork) | ساختار باربر، عایق حرارتی و پرکننده سازه | استفاده از گرهچین، خفتهراسته، هرهچینی و قاببندیهای ایرانی | نمای ورودی ریسباف، سردر کارخانه اقبال یزد |
دودکشهای بلند (Chimneys) | خروج آلایندهها و دود کورهها در ارتفاع بالا | نماد شهری (Landmark)، نشانه قدرت صنعتی و میل راهنما | کورههای آجرپزی جنوب تهران، چرمسازی خسروی |
سیلوهای استوانهای | ذخیرهسازی حجیم غلات با توزیع فشار یکنواخت | فرمهای بروتالیستی، خالص و تندیسگون | سیلوی اهواز، سیلوی تهران |
.
مطالب مرتبط
صائب تبریزی؛ نگین پنهان نصفجهان ، زادروز شاعر بزرگ قرن یازدهم، فرصتی برای بازشناسی آرامگاه فراموششده او
آرامگاه صائب تبریزی، شاعر بزرگ قرن یازدهم هجری، در قلب اصفهان قرار دارد، اما هنوز در میان جاذبه های گردشگری کمتر شناخته شده است. زادروز او فرصتی است ب...
تخت سلیمان تکاب: گنجینهای پر از رمز و راز باستانی
مجموعه تاریخی تخت سلیمان، با بیش از سه هزار سال قدمت، یکی از ارزشمندترین میراث فرهنگی ایران و جهان محسوب می شود. این مجموعه با داشتن آتشکده آذرگشنسب،...
ارگ راین؛ میراثی باشکوه از دوران ساسانی
ارگ راین، با قدمتی چندین صدساله، یکی از شاهکارهای معماری ایران محسوب می شود که نقش مهمی در تاریخ و فرهنگ منطقه کرمان داشته است. این بنای خشتی عظیم، نه...
دیدگاه ها