ثبت جهانی همیشه بهنفع جامعه محلی نیست؛ نیاز به سند آمایش ملی و ارزیابی پس از اجرا ضروری است
تهران – پایگاه خبری تخصصی گردشگری سفرنویسان
در نخستین نشست میز گردشگری شهری، خانم بهاره اللهدادی، نماینده معاونت شهرسازی و معماری وزارت راه و شهرسازی، با بیانی انتقادی و تأملبرانگیز، گفت:
«از آنجا که من بهعنوان یکی از اعضای خارج از حوزه تخصصی گردشگری در این جلسه حضور دارم، سؤالات بنیادیتری برایم مطرح میشود: هدف اصلی این میز چیست؟ آیا فقط قرار است لیستی از ۱۰۰ شهر را بررسی کنیم و بر اساس شاخصهایی که از قبل تعریف شده، تیک بزنیم؟ یا نقشی عمیقتر و استراتژیکتر در این فرآیند داریم؟»
وی این ابهام را بهعنوان یکی از نقاط ضعف اصلی فرآیند جاری دانست و گفت:
«قبل از اینکه تصمیم بگیریم در استانها میزهای تخصصی تشکیل دهیم، باید ابتدا برنامه، راهبرد و دستور کار مشخصی برای این میز کشوری تدوین شود. در غیر این صورت، فعالیتها بهصورت پراکنده و بدون هدف ادامه خواهد یافت.»
نقد روش گفتوگویی و پیشنهاد رویکرد پژوهشبنیان
خانم اللهدادی بهطور صریح گفت:
«روشی که اکنون در دست اجراست — یعنی نشستن دور یک میز و تعیین شاخصها از طریق گفتوگو — روشی کارآمد نیست.
تعیین شاخصهای گردشگری شهری نیازمند پژوهش سامانیافته، تحلیل دادههای میدانی و مطالعات تطبیقی است، نه تصمیمگیری بر اساس دیدگاههای ذهنی.»
وی ادامه داد:
«آیا چنین پژوهشی در کشور انجام شده است؟ اگر بله، چرا بهعنوان مبنای تصمیمگیری جمعی استفاده نشده؟ اگر نه، چگونه قرار است در عرض چند ماه، شهرهایی را برای ثبت جهانی معرفی کنیم؟»
سوال اصلی: ثبت جهانی چه سودی برای جامعه محلی داشته است؟
با اشاره به تجربه ثبت پنج روستای گردشگری جهانی در ایران، خانم اللهدادی پرسشی اساسی مطرح کرد:
«چه فایدهای از ثبت جهانی برای جامعه محلی حاصل شده است؟
آیا اقتصاد محلی تقویت شده است؟
آیا اشتغال پایدار ایجاد شده است؟
یا اینکه ساکنان، بهدلیل فشار گردشگران، از زندگی خود ناراضی شدهاند؟
آیا شان و عزتنفس آنها که اکنون بهعنوان «نمایشگاه زنده» برای گردشگران مورد استفاده قرار میگیرند، لطمهای نخورده است؟»
وی این پرسشها را نشانهای از خُلأ ارزیابی پس از اجرا دانست و گفت:
«ما همیشه در فرآیندهای سیاستگذاری، بهدنبال «ثبت» و «عنوان» هستیم، اما هرگز نمیپرسیم: بعد از ثبت، چه اتفاقی افتاد؟
این همان «خُلأ ارزیابی پس از اجرا» است که همواره در برنامهریزیهای کلان کشور ما دیده میشود.»
نقد سیاستگذاری بدون توجه به شرایط کلان کشور
خانم اللهدادی سؤالی راهبردی مطرح کرد:
«با توجه به شرایط سیاسی و اقتصادی فعلی کشور — از جمله محدودیتهای بینالمللی و تحریمها — آیا واقعاً گردشگری شهری باید در اولویت باشد؟»
وی بهعنوان مثال، از خبری یاد کرد که چند روز پیش در رسانههای داخلی منتشر شده بود:
«روسیه به شهروندانش توصیه کرده که در ایران عکس نگیرند، چون ممکن است دچار مشکل شوند.
در چنین شرایطی، چگونه میخواهیم شهرهایمان را بهعنوان مقاصد گردشگری جهانی معرفی کنیم؟
منابع محدود وزارت میراث فرهنگی و گردشگری، آیا باید بهسرعت به سمت این هدف سوق داده شوند؟»
الگوهای جهانی: بارسلون، مثالی از اعتراض علیه گردشگری
با اشاره به تجربه شهر بارسلون، خانم اللهدادی هشدار داد:
«در بارسلون، مردم در اعتراض علیه گردشگری تظاهرات کردند، چون زندگی آنها بهدلیل فشار گردشگران، غیرقابل تحمل شده بود.
این نشان میدهد که ثبت جهانی، همیشه بهمعنای منفعت برای ساکنان محلی نیست.»
وی ادامه داد:
«حتی در ثبتهای میراث فرهنگی، این خطر وجود دارد. گاهی دیده شده که برخی افراد یا نهادها، از ثبت جهانی صرفاً برای تبلیغ شخصی یا ارتقای جایگاه سیاسی استفاده میکنند، نه برای بهبود شرایط جامعه محلی.»
پیشنهاد کلیدی: تدوین «سند آمایش ملی گردشگری» و تمرکز بر «زنجیرههای گردشگری»
خانم اللهدادی با اشاره به تجربه استان سمنان، گفت:
«در طرح بافت تاریخی میامی، متوجه شدیم که سند آمایش استان سمنان، بهصورت صریح، از وجود یک «زنجیره گردشگری» میان شهرهای میامی، بسام و شاهرود یاد کرده است.
این دید کلان، بهجای اینکه فقط بر یک شهر تمرکز کند، بهسرعت امکانهای گردشگری را در سطح گستردهتری فعال میکند.»
وی پیشنهاد داد:
«ما باید سند آمایش ملی گردشگری را تدوین کنیم. بدون این سند، هر شهری را که انتخاب کنیم، فاقد زمینههای ساختاری لازم برای موفقیت پایدار خواهد بود.
بهعنوان مثال، استان اصفهان با دهها شهر کوچک تاریخی، ظرفیت بالقوهی تشکیل چندین «زنجیره گردشگری» را دارد که میتواند بهراحتی بهعنوان یک سامانه یکپارچه به سازمان جهانی معرفی شود.»
شهر بهعنوان «زندگیپذیر»، نه «گردشگرپذیر»
در پایان، خانم اللهدادی یک تغییر نگرش بنیادی پیشنهاد کرد:
«ما باید از رویکرد «گردشگرپذیری» به سمت «زندگیپذیری» حرکت کنیم.
هدف نهایی، ایجاد شهری است که اول برای شهروندان زیستپذیر باشد، و سپس بهطور طبیعی، برای گردشگران نیز جذاب شود.
گردشگر، هدف نیست؛ کیفیت زندگی شهروندان، هدف است.»
«بنابراین، در طرحهای جامع شهری و بافتهای تاریخی که وزارت راه و شهرسازی آماده میکند، همواره سعی بر این است که گردشگری بهعنوان ابزاری برای ارتقای کیفیت زندگی ساکنان در نظر گرفته شود، نه بهعنوان هدف نهایی.»
مطالب مرتبط
مطالبات صنعت گردشگری؛ واگذاری تصدیگری به بخش خصوصی
ماکان اعلایی، مدیرعامل "مسیر سبز"، در میزگرد سفرنویسان از توقف واگذاری تصدی گری و عدم تشکیل تشکل های حرفه ای گردشگری در استان تهران طبق ماده ۲۵ آیین ن...
سفر وزیر میراث فرهنگی به جیرفت؛ گامی برای احیای تمدن کهن ایران
با تدوین برنامه پنج ساله توسعه میراث فرهنگی استان کرمان و حمایت از سرمایه گذاری در زیرساخت های گردشگری، جیرفت می تواند به یکی از مهم ترین مقاصد گردشگر...
افتتاح اقامتگاه بومگردی در دشتیاری؛ گامی به سوی توسعه گردشگری پایدار
اقامتگاه بوم گردی «ندارگ» با ظرفیت ۳۰ نفر در دشتیاری افتتاح شد. این پروژه، بخشی از برنامه های توسعه گردشگری مکران محسوب می شود و بر اشتغال زایی، خودات...
دیدگاه ها