شناسایی گونه‌ای تازه از گلسنگ مخرب در بنای باستانی پارسه

پژوهشگران گونه ای تازه و بسیار مخرب از گلسنگ را در تخت جمشید شناسایی کرده اند که به صورت پنهانی در عمق سنگ های آهکی رشد می کند و نقوش باستانی را از درون تخریب می نماید. این گونه که...
تبلیغات

کارشناسان حوزه گلسنگ‌شناسی، خطرناک‌ترین نوع این موجودات را در محوطه تاریخی تخت‌جمشید پیدا کرده‌اند که به‌صورت پنهانی در حال نابود کردن سنگ‌نقش‌های دوره هخامنشی از درون است. نتیجه این یافته علمی دیشب در مجلات معتبر بین‌المللی به ثبت رسید.

این گونه تازه که با عنوان «پارسه» شناخته می‌شود، بر پایه مدارک علمی، روش‌های مرسوم برای پاکسازی و نگهداری از آثار سنگی در این محوطه جهانی را به کلی تغییر خواهد داد. تأثیر تخریبی آن در لایه‌های درونی سنگ بسیار زیاد است و موجب پوک شدن تدریجی سنگ‌نگاره‌ها و آثار این مجموعه شده است.

بررسی‌ها حاکی از آن است که بیشترین تمرکز این گلسنگ مخرب و پنهان در کاخ‌های هدیش و آپادانا دیده می‌شود. پیش از این نیز گزارش‌هایی درباره پوسته‌پوسته شدن و فرسایش سنگ‌های هخامنشی در این بخش‌ها از سوی مدیریت این میراث جهانی منتشر شده بود.

روند جهانی شدن گلسنگ پنهان‌کار تخت‌جمشید

دکتر محمد سهرابی، پژوهشگر ایرانی در زمینه گلسنگ‌ها که پیشتر روی شناسایی انواع این موجودات در تخت‌جمشید، گنبد قابوس، بیستون و دیگر محوطه‌های کهن ایران کار کرده بود، به همراه گروهی از متخصصان جهانی موفق به شناسایی این گونه تازه و چاپ گزارش آن در یک نشریه علمی معتبر شد.

سهرابی در گفت‌وگویی با اشاره به اثرات ویرانگر این گونه تازه بر سنگ‌های منقوش تخت‌جمشید اظهار داشت: گروهی از محققان بین‌المللی به سرپرستی اینجانب موفق به کشف گونه‌ای ناشناخته از گلسنگ در محوطه جهانی پارسه شدند. این موجود، به‌شکل پنهانی و با قدرت تخریب بالا در اعماق سنگ‌های آهکی زندگی می‌کند و نقوش ارزشمند این مجموعه تاریخی را از درون می‌فرساید.

وی ادامه داد: این گونه تازه به افتخار نام باستانی تخت‌جمشید، «پارسه» نامیده شده است. ساعت ۱۲ شب گذشته برابر با ۲۲ سپتامبر سال ۲۰۲۵، با انتشار مقاله‌ای علمی درباره فعالیت‌های این گلسنگ در نشریه «Phytotaxa»، این گونه به‌طور رسمی در فهرست گلسنگ‌های شناخته شده جهان جای گرفت.

این گلسنگ‌شناس ایرانی و محقق بین‌المللی تأکید کرد: کشف گونه ناشناخته «پارسه»، چالش‌های مربوط به حفاظت از این محوطه میراث جهانی را وارد مرحله‌ای جدید و دشوار می‌کند.محمد سهرابی پیش از این نیز موفق به شناسایی گونه دیگری با نام «سیرسیناریا پرسپولیتانا» در ایران و در تخت‌جمشید شده بود که آن نیز با عنوان گلسنگ پرسپولیس در مجامع علمی نام‌گذاری شد.

تخریب سنگ‌های پارسه از درون

بر پایه پژوهش‌های انجام‌شده روی گلسنگ «پارسه» و تصاویر ارائه‌شده در مقاله علمی، این گونه از نوع «اندولیتیک» است؛ یعنی به جای رشد روی سطح، به لایه‌های درونی سنگ نفوذ می‌کند. رشد مخفیانه آن در میان بافت سنگ‌های آهکی سبب سست شدن، ایجاد ترک‌های ریز و شکنندگی سنگ می‌شود.

پژوهشگران تأکید کرده‌اند که ویژگی درون‌سنگی گلسنگ «پارسه» باعث شده روش‌های معمول پاکسازی در تخت‌جمشید، به‌ویژه در کاخ هدیش که با تراکم بالای این گونه روبه‌روست، چه به شکل مکانیکی و چه شیمیایی، کارآیی لازم برای ریشه‌کنی کامل را نداشته باشد؛ چرا که بخش فعال و مخرب گلسنگ در عمق سنگ باقی می‌ماند و فرآیند تخریب ادامه پیدا می‌کند.

دکتر سهرابی درباره خطر نادیده گرفتن ویژگی‌های زیستی این گلسنگ مخرب و پاکسازی‌های سطحی و غیرعلمی آن هشدار داد و گفت: بی‌توجهی به نگهداری علمی و پژوهش‌محور در پارسه می‌تواند در سال‌های آینده به افزایش فرسایش تدریجی و خسارت‌های جبران‌ناپذیر در این میراث جهانی، با رشد بی‌رویه گلسنگ‌ها به‌ویژه گونه‌های پنهان‌کار، بینجامد.

کانون اصلی آلودگی در کاخ‌های هدیش و آپادانا

بررسی‌های میدانی نشان می‌دهد بیشترین تراکم گلسنگ‌های پنهان‌کار پارسه که نقوش این مجموعه را از درون تخریب می‌کنند، در دو بخش اصلی یعنی کاخ هدیش و کاخ آپادانا مشاهده شده است. نشانه‌هایی مانند ترک‌های ریز، پوسته‌ریزی و فرسایش زیستی سنگ‌ها ارتباط مستقیمی با فعالیت این گونه گلسنگ دارد.

وضعیت جدید در تخت‌جمشید با رشد گلسنگ‌های مخرب و پنهان‌کار گونه پارسه، این پرسش اساسی را پیش روی متخصصان حفاظت قرار داده است که وقتی عامل تخریب در عمق سنگ فعال است، چه راهکاری برای کنترل یا کاهش اثرات آن وجود دارد؟

دکتر محمد سهرابی در این باره می‌گوید: پاسخ به این پرسش نیازمند بازبینی جدی در شیوه‌های حفاظت از سنگ، گسترش فناوری‌های نوین تشخیص زودهنگام و طراحی راهکارهای علمی برای استحکام‌بخشی به ساختارهای آهکی در تخت‌جمشید است.

خطری پنهان برای میراث جهانی

کشف گلسنگ پارسه در تخت‌جمشید و فراوانی آن در کاخ‌های هدیش و آپادانا، یک بار دیگر توجه جامعه علمی و متخصصان حفاظت از میراث را به خطرهای زیستی پنهان جلب کرده است که می‌توانند پایداری درازمدت سنگ‌های تاریخی را به‌طور جدی تهدید کنند. یافته‌ها نشان می‌دهد گلسنگ تازه‌یافت‌شده «پارسه» با تغییر در ساختار درونی سنگ‌ها و نقوش برجسته، فرسودگی زیستی را سرعت بخشیده و کنترل این گونه را بسیار دشوار کرده است.

دانشمندان علوم زیستی و گلسنگ‌شناسان در پژوهش اخیر خود تأکید کرده‌اند که تهدیدهای زیستی لزوماً قابل مشاهده نیستند و ممکن است در لایه‌های پنهان سنگ فعال باشند؛ واقعیتی که نیازمندی‌های تازه‌ای برای حفاظت از محوطه‌های سنگی به‌ویژه تخت‌جمشید مطرح می‌کند.

متخصصان همچنین باور دارند مقابله با چنین آسیب‌هایی تنها از طریق گسترش پژوهش‌های هدفمند، بهره‌گیری از ابزارهای تشخیصی پیشرفته و طراحی راهکارهای نوین برای پایش و استحکام‌بخشی سنگ ممکن است و کشف گلسنگ ناشناخته در تخت‌جمشید می‌تواند سرآغاز مرحله‌ای تازه در شناخت و مدیریت خطرهای زیستی در بناهای تاریخی ایران باشد.

ناآگاهی مدیریت تخت‌جمشید از علت پوسیدگی سنگ‌ها

کشف گونه جدید گلسنگ‌های مخرب پنهان‌کار در تخت‌جمشید از سوی پژوهشگران در حالی صورت گرفته که اواسط آذرماه امسال، یکی از کارشناسان حفاظت این مجموعه در گفت‌وگویی از وضعیت بحرانی «کاخ هدیش» خبر داده و اعلام کرده بود: «مجموعه کاخ هدیش نسبت به سایر بخش‌ها بیشترین فرسودگی را دارد و به شدت دچار پوکی سنگ شده است اما گلسنگ کمترین آسیب را نسبت به سایر عوامل به آثار سنگی می‌رساند.»

وی گفته بود: «مهم‌ترین و بارزترین مسئله‌ای که در این کاخ مشاهده می‌کنید نوع آسیب‌هاست که نسبت به سایر بخش‌های تخت جمشید متفاوت است. از نظر نوع آسیب، کاخ هدیش شدیداً دچار پوکی سنگ شده است که علت اصلی آن نوسانات دمای شدیدتر نسبت به سایر بخش‌های مجموعه و ناشی از موقعیت مکانی کاخ است.»

کارشناسان معتقدند اظهارات صورت‌گرفته از سوی آن کارشناس نشان می‌دهد رویش و استقرار گلسنگ درون‌سنگی و مخرب «پارسه» در کاخ هدیش پدیده‌ای تازه نیست و حاصل روندی تدریجی و چندقرنی است که در بستر شرایط محیطی، ویژگی‌های ساختاری سنگ و گذر زمان شکل گرفته و به آرامی در لایه‌های درونی آثار سنگی گسترش یافته است.

متخصصان علوم زیستی باور دارند، ناآگاهی کارشناسان پایگاه میراث جهانی تخت‌جمشید از حضور و فعالیت گلسنگ پنهان‌کار و مخرب «پارسه» با وجود حضور روزانه آن‌ها در این محوطه، نشان‌دهنده محدودیت در توان تشخیص تخصصی گلسنگ‌های درون‌سنگی است؛ گونه‌هایی که به دلیل ماهیت پنهان خود، بدون دانش تخصصی گلسنگ‌شناسی، ابزارهای تشخیصی مناسب و آموزش هدفمند به سادگی قابل شناسایی نیستند.

محمد سهرابی به این موضوع اشاره کرد و گفت: گروه کارشناسی حفاظت تخت‌جمشید علیرغم حضور پیوسته در این محوطه، در زمان بیان آن دیدگاه‌ها از رویش و فعالیت گلسنگ پنهان‌کار «پارسه» که نتایج علمی آن بعداً از سوی پژوهشگران منتشر شد، آگاهی کافی نداشتند و در نتیجه، پوکی، خردشدگی و ریزش برخی سنگ‌های کاخ هدیش را تنها به نوسانات دمایی نسبت داده‌اند و در نهایت چنین نتیجه‌گیری شده که گلسنگ‌ها، در مقایسه با دیگر عوامل، نقش کم‌رنگ‌تری در آسیب به سنگ‌ها و نقش‌برجسته‌های تخت‌جمشید، به‌ویژه در کاخ هدیش دارند.

وی افزود: این نتیجه‌گیری بیش از آن که نشان‌دهنده کوتاهی فردی کارشناسان باشد، ضرورت بازنگری در آموزش‌های تخصصی، نظام پایش علمی و ارتباط مؤثر میان پژوهش‌های گلسنگ‌شناسی و حفاظت میدانی در مدیریت محوطه جهانی تخت‌جمشید را پررنگ می‌کند.

دلیل نام‌گذاری گلسنگ تازه تخت‌جمشید با عنوان «پارسه»

دکتر محمد سهرابی در پاسخ به این پرسش که چرا نام این گونه مخرب‌تر از گلسنگ «پرسپولیس»، «پارسه» انتخاب شده است، گفت: این نام‌گذاری بر پایه دو مؤلفه روشن تاریخی و زبان‌شناختی – اسطوره‌ای انجام شده است.

به گفته وی، صفت گونه‌ای «perseae» در گام نخست به نام باستانی تخت‌جمشید، یعنی «پارسَه»، بازمی‌گردد؛ پایتخت آیینی امپراتوری هخامنشی و نماد عظمت ایران باستان که تاکنون تنها زیستگاه شناخته‌شده این گونه گلسنگ به شمار می‌رود. در لایه دوم این نام‌گذاری نیز به پیشینه اسطوره‌شناختی و زبان‌شناختی واژه «Perse» در متون یونانی توجه شده است.

او ادامه داد: در اساطیر یونان، پرسه که با نام‌هایی چون «Perseis» یا «Persea» نیز شناخته می‌شود، یکی از اوکئانیدها و دختر اوکئانوس و تِتیس است و از نظر ریشه‌شناسی نیز این نام به فعل یونانی «persô» به معنای «ویران کردن» بازمی‌گردد.

سهرابی تأکید کرد: اشاره به این ریشه زبانی و اسطوره‌ای نه به عنوان قضاوتی ارزشی یا نتیجه‌گیری حفاظتی، بلکه تنها برای بازتاب یکی از ویژگی‌های زیستی مشاهده‌شده در گلسنگ پارسه، یعنی نفوذ در لایه‌های درونی سنگ‌های آهکی و در چارچوب پذیرفته‌شده نام‌گذاری علمی انجام شده است.

به گفته او، این ترکیب نام‌گذاری به گونه‌ای طراحی شده که هم محل کشف گونه و هم پیشینه تاریخی و اسطوره‌ای نام آن را بازتاب دهد و هم‌زمان، به شکلی مسئولانه به ویژگی زیست‌فرسای گونه اشاره کند.

 

تبلیغات

دیدگاه ها

مطالب مرتبط

بررسی ظرفیت‌های گردشگری بناب برای ثبت جهانی

علی دارابی، معاون وزیر میراث فرهنگی، با سفر به شهرستان بناب، از پروژه های مختلف مرتبط با گردشگری، از جمله طرح های عمرانی، مرمتی و زیرساختی، بازدید به...

چرا باید فرهنگ بربر را در سفر مراکش خود تجربه کنید

علامتی که در سراسر مراکش دیدم، روی ایستگاه های اتوبوس، دیوارهای رستوران ها و حتی روی درام های عربی نوشته شده بود. اکنون، این نشانه نزدیک به ۴۰۰۰ متر ب...

تجربه‌ای آرام از اسکی در سوئیس با قیمتی مناسب

لا تزوما، منطقه ای اسکی در سوئیس، گزینه ای آرام و مقرون به صرفه در نزدیکی وربر پرجنب وجوش است. این مقصد برای خانواده ها امکانات تفریحی متنوعی دارد و ا...