مطالبات صنعت گردشگری؛ نقشه راه گردشگری

  مطالبات صنعت گردشگری محمد ثابت اقلیدی؛ فعال و پژوهشگر گردشگری - مدیر کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان فارس در حال حاضر (تاریخ مصاحبه گذشته است)   در حوزه آموزش، چند مساله وجود دارد. من فکر می‌کنم ما باید در موضوعات گردشگری، نگاهی مسئله‌محور داشته باشیم و حتی‌المقدور راهکار هم ارائه دهیم. مباحثی که مطرح می‌شود نتیجه و برآیندش باشد که، اتفاقی عملی در حوزه گردشگری حادث شود. در بسیاری از تاسیسات ما متاسفانه الزامات آموزشی وجود ندارد. اگر هم الزام داریم، دوره‌های بازآموزی وجود ندارد یا بسیار بسیار نادر است. یکی از موضوعات کلیدی این است که ما باید در واقع تمهیدات و الزامات قانونی مبنی بر اینکه تاسیسات گردشگری از نیروی متخصص و آموزش دیده بهره‌مند باشند را، داشته باشیم. اینکه شما در یک هتل یا در یک اقامتگاه دیگر در یک مجتمع بین راهی و... باید نیروهایی داشته باشیم که گردشگری را بشناسند و بدانند که چطوری باید با گردشگر رفتار کنند، یک زیرساخت اساسی در صنعت گردشگری محسوب می‌شود.  

آموزش

  بعد دیگر آموزش متوجه آن افرادی است که در دستگاه‌هایی دارای مداخله در سطح بالا با صنعت گردشگری هستند. خیلی از دستگاه‌ها هستند مثل سازمان هواپیمایی، وزارت راه و شهرسازی که راسا به تعیین نرخ اقدام کرده، و تصمیم‌گیری می‌کنند که باید ارزی از اتباع خارجی محاسبه شود. اصلا کاری ندارد که ببینند متولی صنعت یا فعالان صنعت چه می گویند. اگر برنامه‌ریزی انجام بدهیم، تا افرادی که در دستگاه‌های دیگر فعالیت دارند و فعالیت‌شان با حوزه گردشگری، مداخله دارد، اینها آموزش ببینند و بدانند که اثرات و پیامد تصمیم‌شان روی سایر مشاغل چیست، و فقط نگاهشان محدود به فضای کسب و کار خودشان نباشد. اتفاقات به مسیر شایسته و درست خود راهنمایی می‌شوند.  

نقشه گردشگری و سند راهبردی

  در خصوص نقشه گردشگری و سند راهبردی، زمانی که در خدمت مهندس خدایی بودیم، در حوزه گردشگری آن زمان، من مدیرکل برنامه‌ریزی بودم. یک تیم ورک خیلی قدر را شکل دادیم افرادی که صاحب علم و دانش و برنامه‌ریزی بودند. یک مشاور بیرون از سازمان هم به ما کمک می‌کرد که دانش آموخته دانشگاه هاروارد بود و باعث شد که هم دانش ایشان رسوب کند در بدنه گردشگری کشور و هم اینکه طبق بند الف ماده ۳۰ قانون برنامه ششم سند راهبردی توسعه گردشگری، بر اساس متدولوژی سیاست‌گذاری که مبتنی بر یادگیری همان چیزی است که ما به صورت عامیانه از از آن به عنوان تجربه یاد می‌کنیم، نگاشته شد.   البته بعدا تغییراتی هم روی آن اعمال شد و نهایتا نیز تصویب شد و چیزی که ما اکنون شاهد آن هستیم، مثل خیلی از مصوبات و قوانین دیگری که وجود دارد. اساسا استفاده و بهره‌برداری نمی شود، به نظر می‌رسد که این سند نیز درگیر این موضوع شده است. ما نیازمند این هستیم که در تدوین نقشه راه، واقعا یک برنامه‌ریزی به شکلی اتفاق بیافتد که صرفا مدیر وقت درگیرش نباشد که به نام او باشد و مدیر بعدی بیاید، تخریب کند و همه را از بین ببرد.  

قوه معقله

  باید یک قوه معقله مرکب از فعالان بخش خصوصی، دولتی و دانشگاهی درتمامی امورات دستگاه‌های اجرایی، بنشینند و نقشه راه‌های مختلف توسعه کشور را تدوین کنند.الزام‌آور کنند؛ بدان معنی که شاخص‌های قابل پایش و ارزیابی داشته باشد. هر کسی که مدیر بود. الزام داشته باشد که آن را اجرایی کند. یعنی فقط راهبر عوض شود، آن خط و مشی و آن نقشه راه آسیبی نبیند. یکی از موضوعات کلیدی و مهم در بحث اقتصاد نیز که آنطور باید و شاید با برنامه پیش نمی رود، به نظرم همین موضوع است. هر کس می آید –متاسفانه- تیشه را بر می‌دارد و تمام دستاوردهایی را که ناشی از زمان و بیت المال است، را به خاطر خصومت فردی از بین می‌برد.   ما را در لینکدین دنبال کنید : لطفا کلیک کنید. دانلود مجله سفرنویسان : لطفا کلیک کنید.