نقد و بررسی رستوران فارمرز آرمز در وولسری، دوون شمالی
من نخستین بار با مجموعه وولسری هنگام برنامهریزی برای یک سفر جادهای در مسیر ساحلی ۶۶۰ جنوب غرب آشنا شدم، مسیری طولانی که از چشماندازهای خیرهکننده منطقه وست کانتری عبور میکند. این مجموعه با ایجاد یک اکوسیستم یکپارچه، روستای خود در دوون شمالی و محیط اطراف آن را احیا کرده که شامل یک مزرعه ۱۵۰ هکتاری، اقامتگاهها، یک فروشگاه محلی و اداره پست و همچنین یک فروشگاه ماهی و سیبزمینی سرخ کرده لوکس میشود.
اما نقطه اوج تلاشهای آنها (و موضوع این نقد) فارمرز آرمز است، یک مهمانسرای سابق درجه دو که بخشهایی از آن به قرن هفدهم بازمیگردد. منوی این رستوران ویترینی ایدهآل برای محصولات فصلی مزرعه و مواد اولیه محلی است که از طبیعت جمعآوری میشوند.
ما در اتاقی شبیه انبار نشستیم که تیرهای چوبی عظیم آن مانند سایهبان شاخههای یک جنگل بر فرازمان گسترده شده بود. یک گروه خانوادگی در میز کناری و سه دوست در گوشهای در حال استراحت بودند: این فضا به همان اندازه که برای بازدیدکنندگانی مثل ما گرم و پذیراست، برای جامعه محلی نیز صمیمی است.
آبجو و سیدر محلی روی شیر وجود داشت، به همراه برخی کوکتلهای وسوسهانگیز، اما ما با یک لیوان شراب گازدار انگلیسی شروع کردیم. من منوی چشمی فصلی مزرعه برچ را مرور کردم که در دو نسخه گیاهی و غیرگیاهی ارائه میشود و با قیمت رقابتی ۷۵ پوند برای هر نفر و ۳۵ پوند اضافه برای جفتسازی با نوشیدنی عرضه میگردد.
چیزی که توجه مرا جلب کرد — به دلیل غیرمعمول بودن — این بود که منوی گیاهی به اندازه منوی گوشتی، اگر نه بیشتر، اشتهابرانگیز به نظر میرسید. تحت تأثیر قرار گرفته، همنشینم را متقاعد کردم که یکی از هر کدام را سفارش دهیم تا بتوانیم غذاهای متنوعتری را امتحان کنیم.
نان تخمیرشده طبیعی در برشهای ضخیم و مقاومتناپذیر و کمی گرم به میز آمد. کره کشتشده مانند خامه غلیظ پخش میشد. چند برش نازک سالامی نیز کنار آن بود که بیتردید از دامهای نژاد نادر و میراثی مزرعه برچ تهیه شده بود.
برای سه دور اول، دو منو از هم جدا شدند. من از چغندر مزرعه برچ سرو شده با پنیر آبی دوون، گردو ترشی و آلو ترش؛ تخم مرغ مزرعه برچ با قارچ پنی بانی، ترافل تابستانی و بریوش نان ترش؛ و سپس یک غذای لذیذ کدو با کاپوناتا، پارمزان و برگ بو لذت بردم.
منوی مبتنی بر گوشت نیز به همان اندازه خلاقانه بود و باز هم مواد اولیه صید و پرورش یافته محلی ستاره نمایش بودند. کبک از کلولی نزدیک، ملک خصوصی که زمانی متعلق به ویلیام فاتح بود، آمده بود؛ هالیبوت و اسکالوپها بیتردید صبح همان روز در بندر صید شده بودند و گوزن وحشی نرم و آبدار با کدو حلوایی زمستانی، آلوچه و انگور کولی، گوهرهای حاشیه مزارع پاییزی، تکمیل میشد.
وقت دسر که رسید، هر دو منوی چشمی یکسان بودند. اول از همه سيبدریایی، توتهای نارنجی روشنی که روز قبل در پیادهرویی روی صخره دیده بودم، همراه با شمعدانی معطر، سوربت راکت الهامبخش و فلفل صورتی ریز سرو شد. ترشی سيبدریایی یک پاککننده مؤثر کام بود اما بر طعمهای ظریفتر غلبه نکرد.
پایان کار سرآشپز یک تارت کارامل بود، به نرمی رویا و همراه با سیب وحشی خردشده ریز، وانیل و برندی سیدر. مانند هر غذایی قبل از آن، طعمها و بافتها غیرمنتظره اما در تعادلی هماهنگ بودند. با هر لقمه مطمئن میشدم که این کار یک استادکار است.
حرف آخر: فارمرز آرمز بسیار فراتر از یک پوب غذاخوری است. اینجا یک کلاس درس استادانه در غذاخوری فصلی و مستقیم از مزرعه به میز است.
فارمرز آرمز، وولسری، بیدفورد، دوون
شاید این را هم دوست داشته باشید: بهترین رستورانهای غذای دریایی در پلیموث، دوون
مطالب مرتبط
توسعه پایدار در گردشگری خوراکی؛تأثیر گردشگری بر منابع طبیعی تأمین غذا
در این مقاله به بررسی توسعه پایدار در گردشگری خوراکی و تأثیر آن بر منابع طبیعی و تأمین غذا پرداخته ایم. راهکارهای مدیریت پایدار، حفظ محیط زیست و افزای...
تحلیل رفتار مصرفکننده در گردشگری خوراکی؛تأثیر رسانههای اجتماعی بر محبوبیت مراکز غذایی
در این مقاله به تحلیل رفتار مصرف کننده در گردشگری خوراکی و تأثیر رسانه های اجتماعی بر محبوبیت مراکز غذایی پرداخته شده است. مطالعه جامع با منابع معتبر...
تجربهی یک وعده غذای استثنایی در رستوران ۱۶۱۰، اسکاتلند
رستوران ۱۶۱۰ در شهر دامفریز اسکاتلند، در دل یک مهمانسرای تاریخی که روزی پاتوق رابرت برنز شاعر بود، قرار دارد. این رستوران که در راهنمای میشلن نیز فهرس...
دیدگاه ها