رصدخانهای تازه در دل جنگلهای دریاچهها برای تماشای ستارگان
صدای جیغ یک جغد بلند میشود و همسرش از میان درختان جنگل، با نعرهای عجیب پاسخش را میدهد. گنبدی سفید در تاریکی غروب شناور است و درگاهی سیاه با نوری قرمز، همچون دری به جهانی دیگر به نظر میرسد. من در جنگل گریزدیل هستم، جایی دور از نور شهرها، تا از نخستین رصدخانه و آسماننمای عمومی منطقه دریاچهها دیدن کنم که از اردیبهشت ماه کار خود را آغاز کرده است.
رصدخانه گریزدیل فیلمهای همهجانبه در آسماننما و برنامههای سهساعته رصد آسمان شب را تا پاسی از شب ارائه میدهد. کارگاههای عکاسی نجومی و در شبهای بدون ماه، رصد آسمان تاریک با فرصت دیدن «تارنمایی درخشان از ستارگان، کهکشانها، سحابیها و خوشههای ستارهای» از دیگر فعالیتهای آن است. مدیر این مرکز، گری فیلدز، با دو دهه سابقه، پیش از این سه رصدخانه دیگر در بریتانیا را پایهگذاری و مدیریت کرده است. هدف در گریزدیل، به گفته او، ایجاد «مقصدی همهجانبه و چهارفصل برای نجوم و علم است که زیبایی آسمان منطقه دریاچهها را به گردشگران نشان دهد».
شبهای رصد منظم این مرکز، بخشی از جشنواره سالانه آسمان تاریک کامبریا در اواخر مهر و آبان است. این جشنواره پیادهروی برای دیدن جغد و خفاش، و فرصت شنا یا قایقرانی در تاریکی را فراهم میکند. اما رصدخانه گریزدیل تنها به لبه این دریاچه کیهانی پا نمیگذارد، بلکه مرکزی دائمی برای مطالعه ستارگان است. صبح روز بعد گروهی شصتنفره از دانشآموزان به اینجا میآیند.
من برای یک شب شفق قطبی به اینجا آمدهام، برنامهای که با دورهای از فعالیت خورشیدی شدید همزمان شده، اما آسمان упорانه با ابر پوشیده شده است. نخستین قطرات باران میبارد وقتی ما به اتاق فرمان وارد میشویم؛ با میزهای کوچک کافه، نقاشی دیواری دستساز از دنیایی دیگر، موجود فضایی بادی و ردیفی از موشکهای مدل که توسط مدیر رصدخانه، بن مارشال، که شیفته پروازهای فضایی است و با مقیاس واقعی ساخته شدهاند.
چند ساعت بعد، همه ما در حیرت به آسمانی پرزرق و برق با شهابهای درخشان خیره شدهایم – همه اینها به لطف آسماننمای مرکز. سخنرانی مصور درباره شفقهای قطبی در سالن ستارهبینان، توضیحاتی دقیق را با حسی از شگفتی کیهانی ترکیب میکند. در آزمایشگاه شهابسنگ کناری، میکروسکوپها و سنگهای کوچک فضایی – از جمله قطعات واقعی ماه و مریخ – وجود دارند.
پس از نوشیدنی گرم در اتاق فرمان، گری ما را از میان باران سیلآسا به رصدخانه تازهساز با بوی چوب سدر میبرد. او عکسهای خارقالعادهای از کهکشان مارپیچی آندرومدا و سحابی سر اسب را که در برابر ابری درخشان از غبار و گاز قرمز رنگ، به صورت سایهای نقش بسته، به ما نشان میدهد؛ همه اینها توسط تلسکوپ رباتیک در گنبد جمعشوی سفارشی گرفته شدهاند. برای شبهایی که هوا همکاری نمیکند، گریزدیل یک بلیت بازگشت رایگان آسمان صاف ارائه میدهد تا بازدیدکنندگان بتوانند در زمان دیگری برای رصد ستارگان بازگردند.
برای من، نجوم فقط درباره علم و تلسکوپ نیست. درباره مردم است، و درک این که همه ما بخشی از چیزی بسیار بزرگتر هستیم
تیم رصدخانه به وضوح مشتاقان این حوزه هستند. گری از کودکی و زمان بزرگ شدن در ساندرلند، وقتی در حیاط پشتی ایستاده و به بالا نگاه میکرده و از خود میپرسیده آن همه ستاره چیست، مجذوب آسمان شب بوده است. داستان زندگی او قابل توجه است. او به من میگوید: «سالها آجرچین بودم، اما آن کنجکاوی درباره کیهان هرگز واقعاً از بین نرفت. در نهایت، تصمیم گرفتم جهشی بزرگ بردارم و آن اشتیاق را به طور جدی دنبال کنم – و این زندگی مرا تغییر داد. رصدخانه کیلدر در نورثامبرلند را از صفر ساختم، سپس رصدخانه گراسهولم در تیسدیل، و اکنون در عربستان سعودی روی توسعه رصدخانه فضایی المناره العلا، یکی از هیجانانگیزترین پروژههای نجومی جهان کار میکنم.»
گری تعریف میکند که چگونه یک بازدیدکننده رصدخانه، وقتی برای نخستین بار سیاره زحل را از درون تلسکوپ دید، گریست و توضیح داد که پدرش در پناهگاه هوایی زمان جنگ، سیارات را نقاشی میکرد و زحل حلقهدار محبوب او بود. «برای من، نجوم فقط درباره علم و تلسکوپ نیست»، گری میگوید. «درباره مردم است. درباره چشمانداز، شگفتی، و درک این است که همه ما بخشی از چیزی بسیار بزرگتر هستیم.»
هیچ اتوبوسی به جنگل گریزدیل نمیرود، اما رسیدن به اینجا بدون خودرو به طور غافلگیرانهای آسان بوده است. پس از حرکت زودهنگام از اسکس به لندن، قطار به سمت آکسنهولم کمتر از سه ساعت طول کشید، از میان جنگلهای چیلترن و کانالهای میدلندز به سمت تپههای ابرپوش کامبریا میتاخت. خط فرعی به ویندرمیر، سفری بیستدقیقهای از میان مزارع پوشیده از علف و گوسفندان هردویک و روستاهای سفیدکاریشده با سقفهای تختهسنگ است. در نهایت، اتوبوس شماره ۵۰۵ از بیرون ایستگاه ویندرمیر، دور دریاچه میچرخد و از میان جنگلهای راش کوهستانی میگذرد تا به روستای هاکسهد تا وقت ناهار برسد.
در یک سفر شبانه به سرویس بهداشتی، در بالای شیبی پوشیده از برگ، مشتی ستاره را میبینم که سرانجام از میان شکافی در ابرها چشمک میزنند
راههای مختلفی برای رسیدن از هاکسهد به رصدخانه، که حدود ۵ کیلومتر جنوبتر است، وجود دارد: با دوچرخه، تاکسی یا پیاده. من تصمیم میگیرم از روی تپههای نزدیک دریاچه استواتر به آنجا بروم و از طریق هاکسهد مور بازگردم. جویبارهایی برای پریدن و تپههای باتلاقی برای بالا رفتن وجود دارد، اما منظره ارزشش را دارد. گریزدیل، میزبان نخستین پارک مجسمه جنگلی بریتانیا، مجموعه عظیمی از آثار هنری مکانمحور دارد. با نقشه مسیرهای پیادهروی، من یک مسیر پرآب را دنبال میکنم تا دیوار سنگی خشکهچین مارپیچ اندی گلدزورتی با نام «برداشتن دیوار برای پیادهروی» را ببینم. این اثر که در سال ۱۳۶۹ خلق شده، با خزههای ضخیم پوشیده شده و در میان درختان انبوه کاج پنهان است. هیچ صدایی جز صدای آب جاری و آواز سهرههای کوچک عاشق کاج به گوش نمیرسد.
سازمان جنگلداری بریتانیا یک کلبه کوچک در همسایگی رصدخانه اجاره میدهد، و من امشب آنجا میخوابم. این یک کلبه چوبی واقعی، به طور بیعیبی تمیز، با دیوارهایی از کندههای ضخیم کاج، پردههای پشمی چهارخانه و پتوهای پشمی است. چترها کنار در کلبه ایستادهاند، آماده برای هوای متغیر کامبریا. در یک سفر شبانه به سرویس بهداشتی، در بالای شیبی پوشیده از برگ، مشتی ستاره را میبینم که سرانجام از میان شکافی در ابرها چشمک میزنند.
در مسیر بازگشت به سمت هاکسهد روز بعد، یکی از آثار هنری جدیدتر گریزدیل را پیدا میکنم. روی یک دماغه چمنزار بین دو آبشار، اثر «پرواز» اثر سعد قریشی شامل چیزی شبیه شیشهرنگی روی فیلگریز فولادی است که بالهای رنگینکمانی سنجاقکها را خلق میکند. بارش شبانه، جویبارهای خروشان را تماشایی کرده است. جنگجویان قدرتمند فلزی رابرت برایس مویر، طناببسته، در درختان نزدیک تقلا میکنند. با لیز خوردن در مزارع، من به استواتر، دریاچه پر از حیات وحش هاکسهد، انحراف میزنم. توکاهای سرخ از بوتههای پرتوت میپرند و یک باکلان روی آب میلغزد. دو قو بالای سر پرواز میکنند، صدای بالهای چرخانشان در دره ساکت بلند است.
امشب در کینگزآرمز قرن هفدهمی دنج اقامت دارم، که پس از بازسازیای به شدت با سلیقه، در مرداد ماه بازگشایی شد. اتاق من، با تیرهای بلوط گرهدار و پنجرهی خلیجی بالشتکدار مشرف به میدان روستا، همه به رنگ گلرنگ غروب و سبز خزه است، با آبرنگهای ظریف و پارچههای گلدار. در طبقه پایین، یک شومینه و آبجوهای محلی در بار با کف تختهسنگ، و بشقابهای زیبا در اتاق غذاخوری وجود دارد (مربای فلفل هالاپینو کنار بهای پی من با یک بنفشه بنفش تزیین شده است).
با انتخابش از بارها و کافهها، مغازههای خواربارفروشی آماده پیکنیک، یک فروشگاه مجهز لوازم بیرون و یک غرفه امانتداری پر از کیک، هاکسهد محصور در تپه، بهشت پیادهروهاست. نگارخانه سابق بئاتریکس پاتر (که زمانی دفتر همسرش بود) در مرداد ماه به عنوان نخستین کتابفروشی دستدوم مستقل بنیاد ملی میراث بازگشایی شد. یک نمایشگاه صنایع دستی در سالن روستا و تورهای ارواح محلی (۸ پوند برای بزرگسالان، ۶ پوند برای زیر ۱۲ سال، معمولاً چهارشنبهها و یکشنبهها) برگزار میشود.
فروشگاه اصلی نان زنجبیلی گرسمیر در میانه قرن نوزدهم، کنار گورستان آرام رودخانهای که ویلیام وردزورث در آن آرمیده، آغاز به کار کرد. اکنون، ۱۷۰ سال بعد، یک فروشگاه خواهر در میدان زیبای روستای هاکسهد ظاهر شده است. برنامهای برای تولید کیکهای ستارهای شکل در حمایت از رصدخانه وجود دارد. من با چاتنیهای هاکسهد رلیش و نان زنجبیلی تازه برای بردن به خانه فردا، ذخیره میکنم. بالای میدان، آسمان ابری در حال صاف شدن است و ستارگان در حال پدیدار شدن.
ورودی رصدخانه گریزدیل برای بزرگسالان ۱۳ پوند، برای دارندگان کارت تخفیف ۸ پوند و برای خانوادهها ۳۵ پوند است؛ برنامه سهساعته رصد ستارگان برای بزرگسالان ۳۰ پوند، برای دارندگان کارت تخفیف ۲۵ پوند و برای خانوادهها ۸۹ پوند است. اقامت توسط کینگزآرمز در هاکسهد (اتاق دو تخته از ۱۱۲.۵ پوند) و کلبه در گریزدیل (از ۱۱۷ پوند در شب) ارائه شد. حمل و نقل توسط آوانتی وست کوست (لندن به آکسنهولم از حدود ۳۵ پوند یکطرفه) و استیجکوچ ارائه شد. اطلاعات بیشتر در visitlakedistrict.com موجود است.
مطالب مرتبط
بیابانها و کویرهای ایران: زیباییهایی از خشکسالی
ایران، به عنوان یکی از کشورهایی با تنوع جغرافیایی بسیار، همچنین دارای برخی از زیباترین و بزرگ ترین بیابان ها و کویرهای جهان است. این مناطق که معمولاً...
رویای قطب جنوب: تجربه شگفتانگیز یخچالهای یخی
خانمی که سال ها رویای سفر به جنوبگان را در سر داشت، بالاخره به این قاره یخ زده سفر کرد. او از شکوه کوه های یخی، عظمت طبیعت و حیات وحش بکر آن شگفت زده...
تجربههای مسافران از کشفهای جذاب سفر در سال ۲۰۲۵
مسافران از کشف های ناب سفر خود در سال ۲۰۲۵ می گویند: از ساحل های دنج اسلوونی و بار موسیقی قدیمی برلین گرفته تا فرهنگ ناشناخته در لهستان و جاده کوهستان...
دیدگاه ها