اقتصاد تجربه و فرصتهای پنهان گردشگری شهری در ایران
تهران – پایگاه خبری تخصصی گردشگریسفرنویسان
در نخستین نشست میز گردشگری شهری، آقای محب خدایی با اشاره به ماهیت حقیقی گردشگری بهعنوان یک صنعت اقتصادی مولد، گفت:
«در ابتدا باید واقعیتی را بپذیریم: تمامی مباحثی که در حوزه گردشگری مطرح میکنیم، بیشتر بر اساس یک «کانسپت کلامی» است و نه «کالبد صنعتی». در دنیا، گردشگری صنعتی است که جایگزین نفت شده — یعنی کشورهایی که نفت نداشتند یا بهدلیل محدودیتهای زیستمحیطی از آن رهایی یافتهاند، با گردشگری ثروت تولید کردهاند، رفاه اجتماعی ایجاد کردهاند و اشتغال پایدار بوجود آوردهاند.»
وی با بیانی تحلیلی و تجربی ادامه داد:
«اما در کشور ما، گردشگری هنوز بهعنوان یک فعالیت «فرهنگی» یا «خدمترسانی» دیده میشود، نه یک صنعت اقتصادی پیچیده و چندبُعدی. این نگاه، ریشه در ساختار دستگاههای ما دارد: زمانی که «سازمان ایرانگردی» و «سازمان میراث فرهنگی» ادغام شدند، اولویتها بهگونهای تنظیم شد که گردشگری بهعنوان ملحقهای به میراث فرهنگی در نظر گرفته شد، نه بهعنوان موتور محرکهای برای توسعه اقتصادی و شهری.»
اقتصاد گردشگری: زمانی موفق است که «گردشگر، هزینهکننده نباشد، بلکه درآمدزا باشد»
آقای خدایی با استناد به دادههای میدانی، مثالی روشن و بیپرده زد:
«مثلاً در جزیره کیش، جامعه ساکن خودش هزینه زیرساختهای شهری را پرداخت نمیکند — این گردشگران هستند که از طریق مالیاتهای ارزش افزوده، سوخت، خدمات و اقامت، این هزینهها را تأمین میکنند.»
وی این تفاوت را با ارقام مقایسهای برجسته کرد:
«در سرعین، شهری با جمعیت حدود ۳۵۰۰ خانوار ساکن، مالیات ارزش افزودهای که برای شهرداری تولید میشود، حدود ۳۳ میلیارد تومان در سال است. اما همین شهر، با پذیرایی از ۷ میلیون گردشگر در سال — حتی آنهایی که در چادر اقامت میکنند — توانسته است مالیاتی معادل ۴۴۰ میلیارد تومان از طریق همین گردشگران تولید کند.
تفاوت میان ۳۳ میلیارد و ۴۴۰ میلیارد، یعنی ۱۳ برابر — این همان نیروی اهریمنی گردشگری است که ما هنوز بهدرستی آن را مهار نکردهایم.»
سازوکار گردشگری: تبدیل «شهروند میزبان» به «جامعه اقتصادی فعال»
آقای خدایی تأکید کرد که موفقیت گردشگری شهری زمانی حاصل میشود که زندگی روزمرهی شهروندان به زمینهای برای تولید ارزش اقتصادی تبدیل شود:
«در زندگی روزمرهی هر خانوادهای، دو فضای جداگانه وجود دارد: نشیمنخانه و اتاق پذیرایی. وقتی میهمان میآید، هزینهای برای خودش پرداخت نمیکند — بلکه ما هزینه پذیرایی از او را متقبل میشویم.
اما در مدل گردشگری، همان میهمان است که هزینه خدمات را میپردازد. این همان نقطه عطف است: گردشگر نه بار، بلکه منبع درآمد و اشتغال است.»
وی هشدار داد که بدون این نگاه، حتی بهترین پروژههای شهری — از جمله «پل طبیعت» — نمیتوانند بهعنوان گردشگری ارزشآفرین تلقی شوند:
«اگر یک پروژه تنها بهعنوان نماد شهری اجرا شود و هیچگونه درآمدزایی اقتصادی یا اشتغالزایی در پی نداشته باشد، آنگاه بهمعنای واقعی کلمه، «گردشگری» نبوده است — صرفاً یک پروژه زیباسازی شهری بوده است.»
اقتصاد تجربهمحور: مدل نوین گردشگری جهانی
با اشاره به تحولات جدید در صنعت گردشگری جهانی، آقای خدایی گفت:
«دنیا امروز از «اقتصاد تجربه» (Experience Economy) سخن میگوید — یعنی مشتری دیگر فقط محصول یا خدمت نمیخواهد، بلکه دنبال یک تجربه منحصربهفرد، ماندگار و شخصیسازیشده است.»
وی مثالی از برندینگ موفق جهانی زد:
«یک شکلات دبی امروزه در عربستان یا ترکیه فروش بیشتری نسبت به محلیها دارد — نه بهخاطر کیفیت شکلات، بلکه بهخاطر برند شهری که پشت آن ایجاد شده است.
یا همانطور که امروزه بچههای ایرانی، بدون هیچ تماس مستقیمی با ایتالیا، باور دارند که «پیتزا ایتالیایی» بهترین پیتزا است — این همان القا فرهنگی» است که برندینگ گردشگری موفق، ایجاد میکند.»
نقد رویکرد یکجانبه: چرا میراث فرهنگی هنوز نقطه تحول نشده است؟
آقای خدایی با اندوهی صادقانه گفت:
«چرا همه ما در دستگاههای مختلف، حتی در خود وزارت میراث فرهنگی، باور نداریم که میراث فرهنگی میتواند نقطه تحول اقتصادی باشد؟
چرا جایگاه گردشگری در ساختار مدیریتی کشور، هنوز در ردههای پایینتر قرار دارد؟
چرا «آمایش سرزمین» هنوز بر اساس محصولات گردشگری شکل نگرفته است؟»
وی بر این نکته تأکید کرد که گردشگری سلامت، گردشگری مذهبی، گردشگری فرهنگی و سایر شاخهها، تنها زمانی موفق خواهند بود که:
«در سطح شهر، یک زنجیره ارزش گردشگری ایجاد شود — از رستورانهای محلی گرفته تا راهنمایان، هتلداران، تولیدکنندگان صنایع دستی و حملونقل. وقتی این زنجیره شکل بگیرد، هر شهروند بهطور مستقیم یا غیرمستقیم، سودآور از گردشگری خواهد شد.»
هشدار نهایی: از «گردشگری شکلی» به سوی «گردشگری هویتمحور»
در پایان، آقای خدایی با نگاهی اندیشمندانه گفت:
«ما نباید سعی کنیم «عین» شهرهای جهانی را در ایران تکرار کنیم. قورمه سبزی هر آشپزخانه، متفاوت است. هدف ما باید ایجاد گردشگری بومی، هویتمحور و متناسب با ویژگیهای اسلامی-ایرانی باشد.»
وی ادامه داد:
«در شرایط کنونی، شهرهایی مانند مراغه بهدلیل عدم آگاهی از ظرفیتهای تاریخی و طبیعیشان، بهدنبال ساخت نیروگاه و کارخانه بودند — در حالی که همین زیباییها میتوانستند بهعنوان «منبع اصلی توسعه» معرفی شوند.
امروز، با تشدید چالشهای زیستمحیطی ناشی از صنعت، فرصت بزرگی پیش روی گردشگری بهعنوان راهحلی پایدار قرار گرفته است.»
«بنابراین، اگر میخواهیم واقعاً شهرهایمان را در فهرست شهرهای جهانی ثبت کنیم، باید به ذات تاریخی، فرهنگی و طبیعی آنها بازگردیم — نه به رویاهای وامگرفته از خارج.»
مطالب مرتبط
تدوین سند جامع برای توسعه گردشگری سبز در کشور
سید مصطفی موسوی (اتاق بازرگانی) بر تدوین سند جامع «سرمایه گذاری سبز در گردشگری» با هدف حفظ محیط زیست و حمایت از جوامع محلی تاکید کرد. دولت (میراث فرهن...
همکاری ایران و مالدیو: گشایش افقهای گردشگری دریایی و سلامت
دیدار وزیر میراث فرهنگی ایران و وزیر فرهنگ مالدیو در چین؛ تمرکز بر توسعه همکاری های گردشگری، گردشگری سلامت، صنایع دستی، و انتقال دانش در حوزه میراث فر...
نوروز ۱۴۰۴؛ سرمایهگذاری برای هویت و رونق گردشگری
نوروز ۱۴۰۴ فرصتی برای تقویت پیوندهای فرهنگی، توسعه گردشگری و ایجاد زیرساخت های پایدار است که می تواند ایران را در مسیر رشد و اعتلای تمدنی قرار دهد.
دیدگاه ها